چکیده:
بانوگشسب تنها زن پهلوان ایرانی است که درباره او و کردارهای پهلوانی اش، منظومه ای مستقل شکل گرفته است. عوامل گوناگونی باعث شده ردپای شخصیت او از شاهنامه فردوسی تا اسکندرنامه کشیده شود. این موضوع نگارندگان را بر آن داشت تا جنبه های شخصیت او را در حماسه ها و داستان های گوناگون بکاوند. به دلیل اهمیت و جایگاه این شخصیت، در این جستار کوشش شده اندیشه زن جنگاور در حماسه های ایرانی با محوریت بانوگشسب واکاوی شود. به طور کلی در پیوند با این موضوع می توان سه پرسش زیر را مطرح کرد: 1. آیا اندیشه زن جنگاور و یا به دیگر سخن، پهلوان بانو، اندیشه ای ایرانی است یا انیرانی؟ 2. اگر بانوگشسب برآیند دوران اسلامی و پیامد کوشش ایرانیان برای دفاع از هویت خود در برابر اندیشه های انیرانی است، شخصیت گردآفرید در شاهنامه چگونه توجیه پذیر است؟ 3. شخصیت بانوگشسب در حماسه های گوناگون، چگونه نمود یافته است؟
خلاصه ماشینی:
"صحنۀ سوم:هنگامی که فرامرز از هندوستان بازمیگردد،در راه به سپاهیان توران برمیخورد و با آنها نبرد میکند که در این نبرد بانو گشسب نیز همراه اوست و به دست طهماسب زخمی میشود: به پیش سپه راند طهماسب اسب#بزد تیغ بر دست بانو گشسب ازو خسته شد دختر پهلوان#عنان را بپیچید شد در کران (مختاری،1377:193) صحنۀ چهارم:پس از این که ارهنگ-یکی از دلاوران سپاه تورانی-بسیاری از سپاهیان ایرانی را میکشد و یا اسیر میکند،زال به ناچار تصمیم میگیرد که خود با او روبهرو شود؛اما بانو گشسب نزد او میآید و از او میخواهد که به او اجازه دهد به میدان نبرد برود،زال هم میپذیرد،اما او شکست میخورد: چو آمد بر او تیر بارید چیر#نشد تیر بر گبر او جای گیر یکی خشت برداشت آن دیو زشت#بزد بر بر ماه فرخنده خشت زره بر درید و به پستان رسید#شکستی بدانسان به دستان رسید چو شد قالبش خسته ز آن خشت ماه#بپیچید رخ رفت ز آوردگاه (مختاری،1377:232) 2-جنبههای زنانۀ شخصیت بانو گشسب در این داستان به گونۀ مستقیم به زیبایی بانو گشسب اشاره نشده است،بلکه در چارچوب واژگانی مانند سیمتن و..."