چکیده:
اسطوره آغاز در باورهای ایرانی باستان، دستگاهی به سامان و غایتمند است. آفرینش بر این پایه، بنی ایزدی و نیک دارد و هرچه آفریده می شود، در پیوند ناگسستنی با دیگر بخش های آفرینش است و هستی یافتنش ضرورتی اجتناب ناپذیر است تا دستگاهی را کامل کند که با هدف نبرد با بدی و آفرینش اهریمنی پدید آمده است. بر این پایه، آفرینش آسمان و اجرام آسمانی نیز ضرورتی است برای کامل کردن دستگاه به هم پیوسته آفرینش ایزدی تا در نبردی کیهانی، اهریمن و آفریدگان زشت و زیان آور او را بکاهند و نابود کنند. پس، آفرینش گذشته از آنکه آفریده ایزدان است، خود نیز ایزد (شایسته ستایش) است. اهریمن برای ستیزه، آسمان را چون دیگر بخش های آفرینش ایزدی، به بدی و تاریکی آلود و این بدی و تاریکی در آسمان، اباختران و دنباله دارها بودند. آسمان در باور ایرانیان باستان، نخستین آفریده مادی، استوار، بی ستون، گرد، چند لایه و بعیدالحدود است.
خلاصه ماشینی:
"نیز در یشتها میخوانیم:«آسمانی که مانند جامۀ ستارهنشان مینوی ساخته شده که مزدا به همراهی مهر و رشن و سپندارمذ دربر دارد و(آسمان)که آغاز و انجام آن دیده نشود»(یشتها،1367:فروردین یشت،فقرهی 3)و این توصیف گاه امشاسپندان و سرای ایزدان است.
در بندهش نیز آمده است:چون زرتشت از هرمزد دربارۀ رستاخیز سؤال کرد،هرمزد پاسخ داد:«چون آسمان را بیستون،به مینویی ایستاده،دور کرانه،روشن و از گوهر خماهن(آفریدم)،و چون نیز زمین را آفریدم که همۀ جهان مادی را برد،و او را بر نگهدارندهای مادی نیست،و چون من خورشید،ماه و ستارگان را در فضا به تن روشن به حرکت درآوردم»(فرنبغ دادگی،1369:145).
زمین کرویشکل است(-یشتها،1377:آبان یشت،فقرهی 8؛همان،مهر یشت،فقرات 89،99؛ همان،ارت یشت،فقرات 19،20؛یسنا،2536:هات /19بند 7؛مینویخرد، 1354:61)و آسمان نیز که گرداگرد آن را فراگرفته است،میبایست گرد باشد؛ هرمزد به زرتشت فرماید:«من آسمان را در بالا نگاه میدارم که از فراز نور افشاند که این زمین و گرداگرد آن را مانند خانهای احاطه کرده است،آن آسمانی که از مینویان برافراشته،استوار و بعید الحدود بهپاست،چنان به نظر میرسد که فلز گداختهای بر فراز طبقۀ سومی(زمین)درخشان باشد»(یشتها،1377: فروردین یشت،فقرهی 2).
همانگونه که(به)مینو هرمزد و آن شش امشاسپندند:بهمن،اردیبهشت،شهریور،سپندارمذ، خرداد،امرداد،به همانگونه نیز آسمان را هفت پایه است:نخست ابر پایه؛دیگر سپهر اختران؛سدیگر ستارگان نیامیزنده؛چهارم بهشت(که)ماه بدان پایه ایستد؛ ششم گاه امشاسپندان؛هفتم روشنی بیکران،جای هرمزد.
5-خورشید روایت پهلوی،آفرینش خورشید را در سومین مرتبه و پس از آفرینش آسمان و زمین قرار داده است و آن را در ردیف دوازده آفرینشی میداند که برای هرمزد از فرشگرد و رستاخیز کردن نیز دشوارتر بود(روایت پهلوی،1367:66)."