خلاصه ماشینی:
"اما همین ماده در ادامهء بند 3 خود میافزاید: «مگر آنکه دادرسی در دادگاه دیگر برای حمایت از فرد مورد نظر در برابر مسئولیت کیفری جرایم مشمول صلاحیت دویان باشد یا اینکه یک دادرسی مستقل و بیطرفانه،مطابق ملاکهای شناخته شدهء حقوق بین الملل انجام نشده باشد و نیز در صورتی که با توجه به شرایط و اوضاع و احوال، مغایر با قصد اجرای عدالت نسبت به شخص مورد نظر بوده باشد.
» بنابراین،در صورتی که محاکم داخلی،خود به بررسی اتهام و محاکمه و صدور حکم،اعم از برائت یا محکومیت،بپردازند ولی دادگاه جزایی بین المللی تشخیص دهد که جریان محاکمهء داخلی با معیارهای قضایی بین المللی منطبق نبوده یا اینکه هدف از محاکمهء متهم،اجرای عدالت نبوده است بلکه هدف این بوده که متهم از محاکمهء در یک دادگاه بین المللی مصون نگاه داشته شود،در این صورت دیوان حق محاکمهء دوبارهء متهم را دارد و دولتی که به اساسنامه ملحق شده است نمیتواند به دلیل اینکه خود عدالت را اجرا نمده و مجازات را نیز اجرا کرده است از تحویل فرد مرود درخواست دیوان، خودداری نماید.
با توجه به اینکه طبق مادهء 38 اساسنامهء دیوان بین المللی دادگستری،اصول کلی حقوقی مورد قبول ملل متمدن جزو منابع مورد مراجعهء دیوان برای حل و فصل دعاوی است،میتوان گفت که منظور واضعین اساسنامهء دیوان کیفری بین المللی از اصول آیین دادرسی شناخته شده در حقوق بین الملل،اصول آئین دادرسی کیفری است که در غالب کشورهای دنیا پذیرفته شده و مورد عمل است مانند بیطرفی و استقلال قاضی،حق دفاع متهم، علنی بودن جلسهء رسیدگی،حق برخورداری از وکیل و معاضدت قضایی،متوقف نشدن تحقیقات به سبب معلوم نبودن مرتکب،حق اعتراض به رأی دادگاه و..."