خلاصه ماشینی:
"بنابراین در این نوشته به بهانهء این موضوع به جای اینکه به یک زمینهء خاص پرداخته شود چند موضوع مختلف مورد توجه قرار میگیرد تا در نهایت نشان داده شود که پست مدرنیسم بعنوان پدیدهای برای جبران ضعفهای مدرنیسم اساسا مقابلهای است با«تجرید» (abstraction) در مدرنیسم،به مفهوم جدایی اندیشه از زندگی واقعی و روزمرهء مردم و نادیده گرفتن نیازهای انسانی آنان که دامنگیر فیلسوفان و سیاستمداران و هنرمندان مدرنیست بوده است،سعی میشود این نکته از راه پرداختن به برخی از تجلیات مدرنیسم مانند مارکسیسم،معماری مدرن و اگزیستانسیالیسم و عنوان کردن برخی از نظرات پست مدرنیستها برای مقابله با تجرد گرایی در مدرنیسم نشان داده شود.
شاید مهمترین نمود این جریان،اندیشهء انتزاعی و نادرست روی آوردن به تولید فرآوردههای فرهنگی و شیوهء زندگی دیکته شده از سوی سردمداران حکومتهای مبتنی بر مارکسیسم برای رسیدن به هدفهایی فرضی بود که در نهایت بی هر گونه بهرهای تنها مانعی شد بر سر راه افراد جامعه که شاید در محیطی مناسب و سالم تک تک میتوانسته از تجلیات متنوع اندیشههای انسانی به شکلی مؤثر بهره بند و فراخوان شرایط زندگی خود به نتایج مثبت روحی و روانی و اجتماعی دستی یابند.
نظر سارتر بی شباهت به نظر ییتس در شعر "Sailing to Byzantium'''' نیز نیست که در آن شاعر در آرزوی گریز از احتمالات،وجود خود را به چیزی در خارج از طبیعت مبدل میسازد: آنگاه که بیرون از طبیعتم دیگر هرگز شکل جسمانی خود را از چیزی طبیعی نخواهم گرفت مگر چونان شکلی از زرگران یونانی از زر چکش خورده و سیماب میسازند چنین نگرشی به هستی و انسان،جنبهء دیگری از مدرنیسم در مفهوم تعریف شده در این مقاله یعنی جدایی دنیای اندیشهء انتزاعی از دنیای واقعی و زندگی روزمرهء مردم است."