خلاصه ماشینی:
"ب)فرضیات:فرضیههای مورد بررسی در نوشتار حاضر بدین شرح است: 1-متغیر درصد باسوادی عمومی بعنوان یک عامل مساعد برای روند مهاجرت خروجی عمل کرده و لذا یک رابطهء مثبت بین میزان باسوادی عمومی و میزان مهاجرت از استان وجود دارد.
ت)متغیرها:به منظور بررسی تأثیرات متغیرهای گوناگون بر دو متغیر وابسته و درونزای مهاجرت ورودی(IM)و مهاجرت خروجی(OM) از متغیرهای توضیحی و برونزای زیر استفاده شده است: (GLIT)1:درصد باسوادان در کل مناطق شهری و روستایی یک استان (RLIT)2:درصد باسوادان در مناطق روستایی (ULIT)3:درصد باسوادان در کل مناطق شهری (UNM)4:نرخ بیکاری (AMN)5:نرخ برخورداری از امکانات و تسهیلات رفاهی 6:نرخ مکانیزاسیون(درصد استفاده از ماشین به جای نیروی کار) (IRR)7:درصد مناطق زیر کشت آبی (UIRR)8:درصد مناطق زیر کشت دیم (INDS)9:نرخ صنعتی شدن جزئیات هر یک از متغیرهای بالا را در ضمیمهء شمارهء 1 میتوان مشاهده کرد.
بررسی نتایج حاصل از این جدول بیانگر آن است که همهء فرضیات ما در خصوص مدل اول مورد تأیید بوده و به عبارت دیگر همهء متغیرهای برونزدا دارای این بررسی نشان میدهد که دو متغیر«درصد زمینهای زیر کشت آبی»و «مکانیزاسیون»با اهمیتترین و با معنیترین متغیرها در روند مهاجرت بین استانی در ایران بوده است.
جدول 1:تخمین ضرایب مدل رگرسیونی برای مهاجرت ورودی <SC> **در سطح 5 درصد معنیدار است ضمنا در این مدل،متغیر نرخ امکانات و تسهیلات رفاهی نیز یک متغیر مهم و با معنی در تشریح و توضیح نحوهء دگرگونی متغیر(IM) میباشد.
تودارو(1969)در مدل خویش به تبیین این رابطهء معما گونه پرداخته و علت آن را درآمدهای واقعی نیروی کار در بخش شهری نمیداند بلکه علت اصلی را درآمدهای مورد انتظار جدول 2:تخمین ضرایب مدل رگرسیونی برای مهاجرت خروجی <SC> **در سطح 1 درصد معنیدار میباشند."