خلاصه ماشینی:
"3 عدهای هم بر این عقیدهاند که روشنفکر کسی است که بر گرد یکی از سه محور زیر حرکت نماید: الف)ارزشهای غایی و نهایی(مانند حقیقت، عدل و زیبایی)را خلق کند و در حفظ آن ارزشها کوشا باشد؛ ب)توزیع کنندهء علم و مبلغ عقاید یا بنیانگذار ایدئولوژی جدید و نقاد وضع موجود باشد؛ ج)در توسعه و پیشبرد فرهنگ و تمدن جامعه مؤثر باشد.
البته معمولا در انقلابها چنین بوده است که بخشهایی از روشنفکران وارد زندگی سیاسی میشوند و موتور متحرک و خمیرمایهء انقلابها میگردند اما پس از پیروزی انقلاب میان حکام تازه به دوران رسیده و روشنفکرانی که قبلا حامی آنها بودهاند،کشمکش پدید میآید زیرا اولا حکام تازه از گروه روشنفکران اندامواره در قالب«تاریخ مصرف»استفاده میکنند و ثانیا همکاری روشنفکران قبلی با حاکمان دیری نمیپاید زیرا عادت زندگی روشنفکرانه آن است که با مقتضیات زندگی سیاسی و اداری سازگار نیست و این هم امری طبیعی است.
این نکتهها بدان معنا نیست که در دورههای گذشته اندیشهای راجع به مدرنیته و تجدد وجود نداشته است بلکه واقعیت این است که همواره نوعی خواست و گرایش روشنفکرانه برای حرکت دادن جامعه به سمت محورهای زیر در کار بوده است: الف)تجدید هویت و سنتهای ملی ایرانی؛ ب)برپایی نظام قانون اساسی به شیوهء مدرن؛ ج)تأسیس نهادهای سیاسی جدید مبتنی بر حاکمیت ملی و ایجاد مبانی دولت ملی مدرن؛ د)جلب نظر علمای دینی در جهت پیشبرد این خواستهها.
به هر روی قشر دانشجو همواره حالتی از اعتراض به وضع موجود را در خود رشد میدهد و طبیعی است که هدف روشنفکران قرار گیرد و کما بیش در جهت اهداف آنها گام بردارد."