چکیده:
اهمیت یکی از مفاهیم فراگیر در حسابداری و حسابرسی است که در هردوی آنها اما با کاربردی جداگانه مورد استفاده قرار میگیرد.اطلاعاتی با اهیمت تلقی میشود که عدم ارائه یا ارائه نادرست آن بتواند قضاوت و تصمیمگیری یک استفادهکننده منطقی از صورتهای مالی درباره امور واحد اقتصادی را تغییر دهد.طبق استانداردهای حسابرسی،حسابرس در هرکار حسابرسی باید"اهمیت"و رابطه آن با"احتمال خطر حسابرسی"را ارزیابی کند.حسابرسان در قضاوتهای مربوط به تعیین سطح اهمیت معمولا دو گروه عوامل کمی و کیفی را مدنظر قرار میدهند. هدف این پژوهش،شناسایی عوامل کمی و کیفی مؤثر در تعیین سطح اهمیت حسابرسی صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل و اولویتبندی آنها،تعیین میزان توافق عمومی حسابرسان در انتخاب و بکارگیری رهنمودهای کمی اهمیت در حسابرسیهای انجام شده،شناسایی مشکلات،موانع و ضرورت تدوین رهنمود کمی اهمیت در ایران میباشد.در این پژوهش 15 عامل کمی و 15 عامل کیفی با استفاده از روشهای علمی تحقیق شناسایی و مورد آزمون قرار گرفت. طبق نتایج پژوهش،اندازه قلم مورد قضاوت،مبلغ مجموع داراییها،مبلغ مجموع درآمدها،متوسط آنها،سود خالص،حقوق صاحبان سرمایه،مبلغ اصلی و طبقات اصلی وابسته به قلم مورد قضاوت در صورتهای مالی،مهمترین عوامل کمی در تعیین سطح اهمیت حسابرسی میباشند.همچنین فراگیر بودن آثار اشتباه بربخشهای مختلف صورتهای مالی،ارتباط قلم مورد قضاوت با معاملات اشخاص وابسته و شبههدار، ماهیت عمدی یا غیرعمدی بودن،عادی یا غیرعادی بودن،برآوردی یا قابل تعیین بودن،تخطی از الزامات قانونی و مقرراتی و احتمال خطر حسابرسی قلم مورد قضاوت، مهمترین عوامل کیفی است که میتواند منجر به تعدیل سطح اهمیت حسابرسی گردد. در این راستا،رهنمودهای کمی اهمیت مبتنی برمجموع داراییها،مجموع درآمدها، متوسط آنها و حقوق صاحبان سرمایه(بمیزان 1 تا 3 درصد)و سود خالص قبل از مالیات (بالاتر از 5 درصد)مورد استفاده و توافق مدیران حسابرسی ایران است.همچنین کاربرد رهنمودهای کمی اهمیت مبتنی بر متوسط مجموع داراییها و درآمدها به همراه سود خالص،قضاوتهای اهمیت را بهبود میبخشد.نتایج تحقیق نشانگر ضرورت تدوین رهنمود کمی اهمیت توسط مراجع حرفهای است.وجود چنین رهنمودی موجب یکنواختی اظهار نظرهای حسابرسی در شرایط مشابه،رفع مشکلات هنگام تغییر حسابرسان،یکنواختی حجم کار حسابرسی و بهبود کارآیی و اثر بخشی حسابرسی میگردد.براساس سایر نتایج تحقیق،حسابرسان در ایران از مفهوم اهمیت در مرحله برنامهریزی حسابرسی کمتر استفاده کرده و به رابطه معکوس اهمیت و احتمال خطر حسابرسی بهویژه در تعدیل آزمونهای محتوا و کنترل کمتر توجه میکنند.به علاوه،در مرحله ارزیابی نهایی حسابرسی،تنها اشتباهات و تحریفات کشف شده مدنظر قرار گرفته و آثار اشتباهات تعمیم یافته و بالقوه(برآوردی)جهت تعیین آثار مجموع اشتباهات،عموما مورد توجه قرار نمیگیرد.
خلاصه ماشینی:
"حسابرسی صورتهای مالی توسط حسابرسان مستقل و اولویتبندی آنها،تعیین میزان توافق عمومی حسابرسان در انتخاب و بکارگیری رهنمودهای کمی اهمیت در
آثار مجموع اشتباهات و تحریفات نسبت به صورتهای مالی برای تعیین نوع اظهار نظر
تعیین سطح اهمیت در حسابرسی مستقل صورتهای مالی در ایران از دیدگاه حسابرسان
همان احتمال خطر حسابرسی است و این دو مفهوم با یکدیگر رابطه معکوس دارد.
مالی تغییر کرد و مشخص شد که برای تعیین سطح اهمیت باید آثار اقلام برتصمیمات
نتایج تحقیقات انجام شده را میتواند به چهار گروه طبقهبندی کرد:الف)اهمیت نسبی عوامل مؤثر برقضاوتهای مربوط به تعیین سطح اهمیت
نسبت مبلغ مورد قضاوت به جمع مبلغ هزینهها برای تعیین سطح اهمیت پیشنهاد گردید.
(1)- American Institute Certified Public Accountants(AICPA) مرتبط کردن مفهوم اهمیت با احتمال خطر حسابرسی،به این مطلب اشاره شده است که
کاربرد آستانه اهمیت مورد استفاده حسابرسان و تهیهکنندگان صورتهای مالی ارائه داد
(3)- Staff Accounting Bulletin,(SAB)No. 99 در مجموع نسبت به صورتهای مالی باید مورد توجه قرار گیرد 5)حسابرسان در مرحله
صورتهای مالی تعیین شده با این قید که حداکثر مبلغ اهمیت تخصیص یافته به هر
3)رابطه اهمیت با نمونهگیری:طبق استانداردهای حسابرسی(1379)،حسابرس در تعیین اندازه نمونهگیری،باید خطر نمونهگیری،اشتباه قابل تحمل و اشتباه مورد انتظار را
نشده است که بتواند عوامل مؤثر در قضاوتهای مربوط به تعیین سطح اهمیت در
تعیین سطح اهمیت در حسابرسی مستقل صورتهای مالی در ایران از دیدگاه حسابرسان،
طبقات اصلی وابسته به قلم مورد قضاوت در صورتهای مالی با تعیین سطح اهمیت در
است که باید با برآورد اولیه اهمیت مربوط به مانده حساب مورد رسیدگی مقایسه شود."