چکیده:
امروزه، وارانتی به عنوان یک قرارداد خدمت نقش کلیدی در تولید، تجارت و معاملات قانونی بازای می کند؛ به طوری که بسیاری از پژوهشگران را بر آن داشته که با مدلسازی چنین خدماتی، بهترین استراتژی را برای چنین قرادادهایی ارائه کنند. در این مقاله، مدلی سه سطحی شامل تولیدکننده، واحد خارجی (تعمیرکننده) و مشتری تحت قراردادهای خدمت متفاوت ارائه شده و نشان داده می شود چگونه می توان چنین قراردادهای سه سطحی را تحلیل کرد. تولیدکننده با تعیین قیمت فروش، قیمت وارانتی و طول دوره وارانتی سود خود را بیشینه می کند، در حالی که، واحد خارجی یا تعمیرکننده به دنبال مشخص کردن هزینه های نگهداری و تعمیر بهینه است، به طوری که سود او بیشینه شود و درنهایت علاوه بر تولیدکننده و تعمیرکننده، مشتری نیز با انتخاب مناسب ترین گزینه پیشنهادی از سوی تولیدکننده و تعمیرکننده، می خواهد هزینه کمتری را متقبل شده یا به بیان دیگر رضایت بیشتری داشته باشد. با این حساب سه بازایکن به دنبال حداکثر کردن سود خود در عین رقابت هستند. در این مقاله، برای اولین بار تعاملات سه سطحی بین تولیدکننده، تعمیرکننده و مشتری در چارچوب نظریه بازای ها مدلسازی می شود.
Warranty as a kind of service contract today plays a role key in business and legal transactions. In this paper, we present a manufacturer, an agent and a customer's model under different service contracts suggestions. The manufacturer's profit is maximized by determining sale price, warranty period and warranty price. In addition we obtain optimal maintenance cost or repair cost for the agent's model to maximize the agent's profit. Moreover, the customer maximizes his/her profit by choosing one of the options that are suggested by the manufacturer and the agent. We also consider the interaction between the manufacturer, the agent and the customer by using game theory approach. Nash equilibrium is obtained under non-cooperative game. In the non-cooperative game the manufacturer, the agent and the customer choose their best strategy separately and simultaneously. Finally, numerical examples presented in this paper, will be used to illustrate our model.
خلاصه ماشینی:
تعيين بهترين سياست ها در قرارداد خدمت هاي سه سطحي با توليدکننده ، واحد خارجي و مشتري مريم اسمعيلي ١، نفيسه شمسي گمچي ٢، محمدعلي صنيعي منفرد ٣ امروزه ، وارانتي به عنوان يک قرارداد خدمت نقش کليدي در توليد، تجارت و معـاملات قانوني بازاي مي کند؛ به طوري که بسياري از پژوهشگران را بر آن داشته که با مدل سازي چنـين خدماتي ، بهترين استراتژي را براي چنين قرادادهايي ارائه کنند.
توليدکننده با تعيين قيمت فروش ، قيمـت وارانتـي و طـول دوره وارانتـي سـود خـود را بيشـينه مي کند، در حالي که ، واحد خارجي يا تعميرکننده به دنبال مشخص کردن هزينه هاي نگهـداري و تعمير بهينه است ، به طوري که سود او بيشينه شود و درنهايت علاوه بر توليدکننده و تعميرکننـده ، مشتري نيز با انتخاب مناسب ترين گزينه پيشنهادي از سوي توليدکننده و تعميرکننده ، مي خواهد هزينه کمتري را متقبل شده يا به بيان ديگر رضايت بيشتري داشته باشد.
سياست بهينه مشتري تحت پيشنهاد C٢ در اين انتخاب ، مدل مشتري به صورت زير است : سود مشتري = درآمد حاصل از کارکرد محصول خريداري شده - قيمت خريد محصول - هزينه نگهداري پرداختي به تعميرکننده + جريمه دريافتي از تعميرکننده ΠC 2(R2 )= R2L −P2 p−Pa (31) با حل ٠=٢ ΠC به ازاي سود صفر مشتري ، نسبت به درآمد وي ، R٢ برابرست با: R2 = 1(P2p+Pa) (32) L با توجه به اينکه رابطه (٣١) تابع خطي صعودي نسبت به R٢ است ، درآمد مشتري در بـالاترين قيمتي رخ مي دهد که مشتري مي تواند تعيين کند.