چکیده:
یکی از چالش برانگیزترین رویکرد های معاصر در خلال یک دهه اخیر، رویکرد پست مدرنیسم بوده است. برخی متفکرین بر این باورند که این رویکرد را می توان بعد از پارادایم های اثباتی، تفسیری و انتقادی، به عنوان پارادایم چهارم علوم اجتماعی تعریف کرد. ظهور و گسترش این رویکرد در خلال چند دهه اخیر حتی بر مفاهیم و اصول اولیه علوم اجتماعی و انسانی مؤثر واقع شده است. قسمت عمده گسترش این رویکرد به درون علوم اجتماعی، مرهون تلاش های نظری ژان فرانسوا لیوتار فیلسوف فرانسوی به عنوان بنیان گذار و پیشگام علوم اجتماعی پست مدرن است. در این مقاله سعی شده است نخست به مبانی کلاسیک اندیشمندی لیوتار پرداخته شود. سهم نظری وی در پیدایش علوم اجتماعی پست مدرن، و نیز ابعاد مختلف دستگاه فلسفی - جامعه شناختی وی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، مبانی پارادایمی رویکرد لیوتار شامل معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی وی نیز واکاوی و بررسی شده است. مقاله حاضر با نقد و ارزیابی پروژه نظری لیوتار به پایان رسیده است.
خلاصه ماشینی:
بـه نظـر می رسد فراساختارگرایی معاصر از آنجا که بسیار رنگ پست مدرنیستی به خود گرفتـه اسـت و تحـت تـأثیر دیگر جنبش های انتقادی، پیچیدهتر شده است ، به نوعی محصول پست مدرنیسم است ؛ امـا ایـن شـکل اولیـه و کمتر پیچیده فراساختارگرایی است کـه بـه عنـوان نقـد مـوازی و هماهنـگ بـا پـست مدرنیـسم نـسبت بـه روشنگری و سوژه مدرن، مبنایی برای پست مدرنیسم فراهم ساخته است (ویس ١ و همکاران، ١٩٩٨).
حال که مختصرا پیرامون مفاهیم و ریشه های تاریخی نظری پست مدرنیـسم بحـث شـد، حرکـت پـست مدرنیسم از حوزه فلسفی به حوزه علوم اجتمـاعی کـه در کـار ژان فرانـسوا لیوتـار بـه ایـن حـوزه وارد شـده است ، مورد بحث قرار می گیرد.
نظریه پـست مدرنیـستی لیوتـار بـا پـیش فـرض بـی اعتبـاری و بـی بـاوری بـه فراروایـت هـا، مارکسیسم را نیز حتی به عنوان مادر معرفت شناختی و هـستی شـناختی خـود بـه مثابـه یـک اشـتباه تـاریخی مقدر شده و نمونه ای از اندیشه مدرن ترسیم می کند، آن را به عنـوان نـوعی یـک فـرا- روایـت رد کـرده و معتقد است که باید به زباله دان "ما قبل تاریخ " سپرده شود.
البته باید عنوان داشت مباحث مربوط به فرا-روایات لیوتار بین همه متفکـرین بـه طـور یکـسان پذیرفتـه 1- Micro-Narriatives 2- Montuori 3- Letter On World History 4- De-Narriatification 5- Dorfmun نشده است و حتی برخی آن را به چالش نیز کشیدهاند و از این نظر روایـت زدایـی و پـست مدرنیـسم لیوتـار را خود نوعی فراروایت خطرناک توصیف و ارزیابی کرده اند.