چکیده:
وسعت بالای بافت های فرسوده شهری از یک سو و آسیب پذیر بودن این فضاها در قبال سوانح طبیعی (به ویژه زلزله) از دیگر سو، نوسازی آنها را به یکی از مسائل اساسی در حوزه شهرسازی تبدیل کرده است. مقاله حاضر در پی آن است تا محله 19 از منطقه 17 شهرداری تهران را به عنوان یکی از بافت های فرسوده در بخش میانی شهری با رویکردی ترکیبی و بر پایه ویژگی اجتماع از یک سو مورد مطالعه قرار دهد، و ویژگی فضا و نحوه برخورد با این بافت ها را با تکیه بر نظم درونی آنها از سوی دیگر، با رویکردی منطقی به دست دهد. نظام کالبدی محدوده مورد مطالعه برگرفته از شهرسازی معاصر است و نظام اجتماعی آن از جوامعی مهاجر با خرده فرهنگ های متفاوت اما همبسته، به ودیعه گرفته شده است که در ترکیب های طایفه ای ـ زبانی، انسجام اجتماعی شان را به طور نسبی تا به امروز حفظ کرده اند. چنین امری ارزش زیست و سکونت این بافت را به طور نسبی ـ به رغم فرسودگی آن ـ به همراه داشته است. از سوی دیگر، فضا دارای ویژگی تجانس در حوزه های مسکن و سکونت است که این عامل نیز تنوع پذیری را کاهش دارد و انسجام کالبدی آن را به طور نسبی تضعیف کرده است. یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از شیوه پیمایش میدانی (مشاهده و پرسشنامه) انجام شده است، نشان می دهد که ضعف همبستگی بین اجتماع و فضا در مراحل تکوین و بهره برداری با گذشت زمان موجبات تضعیف و فرسودگی ساختار اجتماعی ـ کالبدی را فراهم می آورد. بازخوانی این فضای تحقیق به روش علمی می تواند درک قابلیت و ضعف ها را در این دو حوزه (اجتماع و فضا) به دست دهد و زمینه را برای به کارگیری یافته ها در مرحله نوسازی فراهم سازد.
خلاصه ماشینی:
"مقاله حاضر در پی آن است تا محله 19 از منطقه 17 شهرداری تهران را به عنوان یکی ازبافتهای فرسوده در بخش میانی شهری با رویکردی ترکیبی و برپایه ویژگی اجتماع از یک سو موردمطالعه قرار دهد،و ویژگی فضا و نحوه برخورد با این بافتها را با تکیه برنظم درونی آنها از سوی دیگر،با رویکرد منطقی به دست دهد.
در این پژوهش،تلاش برآن است تا با نگرشی ترکیبی براجتماع و فضا به عنوان بنیانهای محوری در نوسازیپایدار و درونزا،قابلیتهای این نوع از بافتها برحسب ویژگیهای آنها به عنوان فضای تحت تأثیر ارزشهای قدیم وجدید مورد بررسی قرار گیرد تا زمینه تعریف راهبردهایی برای برخورد منطقی در فضاهایی مشابه با فضای تحقیق،فراهم شود.
پرسش محوری که در این زمینه مطرح میشود،آن است که بافت فرسوده میانی مورد تحقیق دارای چهمیزانی از انسجام اجتماعی و کالبدی است و این امر چه قابلیتی را در حوزه نوسازی به دست میدهد.
9991,klaF dna nilduR( ٰ براساس مباحث نظریهای ارائه شده،معیارها و شاخصهای لازم برای تشخیص قابلیتها در بافتهای فرسوده بهطور عام،و بافتهای بخشی میانی به طور خاص،در حوزه انسجام اجتماعی مشتمل برمشارکتپذیری اجتماع برپایهشاخصهای وجود قلمروهای خویشاوندی و زبانی و دینی،مسئولیتپذیری اجتماع برپایه شاخص وجود نظام همسایگی،تعلقگیری اجتماع برپایه شاخص های قدمت سکونت و مالکیت و وجود خاطرههای جمعی و منفعتگرایی جمعی اجتماع،برپایه شاخص همسویی و عمومی بودن خواستهها و گرایشهاست.
noitide dnoces,sserP idihahS,ssecorP gninnalP nabrU dna selpicnirP lacirtaehT laciripmE nA:melasureJ fo ytiC dlO eht ni snoitidnoc gnisuoH,6002,."