چکیده:
کشور ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی از مستعدترین مناطق جهان از نظر بروز مخاطرات طبیعی و به ویژه زمین لرزه است، به طوری که از نظر میانگین سالانه بیشترین تعداد مطلق جمعیت در معرض خطر زمین لرزه ، در جایگاه هفتم آسیا و سیزدهم جهان قرار دارد. با نگاه اجمالی به نقشه های پهنه بندی زمین لرزه، می توان دریافت که بیشتر سکونتگاه های پرجمعیت روستایی و شهری کشور در دامنه های البرز و زاگرس واقع اند که از لحاظ تهدید مخاطرات طبیعی و به ویژه زلزله آسیب پذیری نسبتا بالایی دارند. از طرفی دیگر، تفاوت در ظرفیت های موجود سکونتگاه ها در میزان اثرپذیری متفاوت آنها از تاثیرات ناگوار زلزله، سطح آسیب پذیری شان را نیز از یکدیگر متفاوت می سازد. به همین خاطر تاکید این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر خطر زمین لرزه در مناطق روستایی شهرستان خدابنده است. پژوهش حاضر درصدد اندازه گیری میزان ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی مناطق روستایی مورد مطالعه به منظور مقابله با تاثیرات مخاطره زلزله و تبیین عملی نقش ظرفیت سازی و یا تقویت ظرفیت های موجود با هدف کاهش تاثیرات زمین لرزه در منطقه روستایی مورد مطالعه است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از روش های اسنادی و میدانی با تاکید بر تکمیل پرسشنامه نزد 321 نفر سرپرست خانوار روستایی در 37 روستا، استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، به تحلیل آنها در محیط SPSS اقدام گردیده است. نتایج تحقیق، از کافی نبودن ظرفیت های موجود در منطقه روستایی مورد مطالعه برای کاستن از تاثیرات و آسیب پذیری خطر زمین لرزه حکایت دارد.
خلاصه ماشینی:
"در این تعاریف مقابله با مخاطرههایطبیعی و تأثیرات ناگوار آنها از ارکان توسعه پایدار تلقی گردیده،و مخاطرات طبیعی نیز نتیجه تأثیر مخاطرههای طبیعی برسیستم اقتصادی-اجتماعی جامعهای آسیبپذیر تعریف شده است که به ایجاد اختلال در روال طبیعی امور جامعهآسیبدیده دامن میزند،و مانع از ایفای نقش مناسب آن برای کنار آمدن با تأثیرات ناشی از مخاطره میشود )4،2002،RDSI/NU( .
(به تصویر صفحه مراجعه شود)تحلیل روابط آماری بین شدت آسیبپذیری خانوارهای نمونه در برابر زمینلرزه و نیز شاخص ظرفیت کل بهتفکیک 37 روستای مورد مطالعه که از طریق تحلیل خوشهای در سه طبقه کم و متوسط و بالا جای گرفتهاند،براساسآزمون همگونی کایدو مبتنی بر جداول توافقی مندرج در جدول 8 نشان دهندۀ وجود تفاوت معنادار آماری میان متغیروابسته شدت آسیبپذیری در برابر زلزله و متغیر مستقل شاخص ظرفیت کل است.
نتیجه مطالعه حاضر نشان میدهد که ظرفیتهای موجود در منطقه روستایی مورد مطالعه برای کاهش تأثیراتمخاطره زلزله در وضعیت نامناسبی قرار دارد،به طوری که در بین ظرفیتهای چهارگانه اقتصادی،اجتماعی،نهادی وکالبدی-محیطی،جز در ظرفیت نهادی عمدتا جهتگیری منفی حاکم است که این خود نشان از ضعف پایههایاقتصادی،عدم تنوع درآمدی،مشارکت اجتماعی پایین،ضعف آگاهیها،نامناسب بودن مسکنهای موجود به لحاظ طرحو کیفیت مصالح و معماری و نظایر اینها دارد.
علاوه بر این،تحلیل روابط آماری بین شدت آسیبپذیری خانوارهای نمونهدر برابر مخاطره زلزله و شاخص ظرفیت کل به تفکیک 37 روستای مورد مطالعه از طریق تحلیل خوشهای،نیزنشان دهنده وجود تفاوت معنادار آماری میان متغیر وابسته شدت آسیبپذیری در برابر زلزله و متغیر مستقل شاخصظرفیت کل است،به طوری که براساس ظرفیتهای متفاوت برای مقابله با آسیبهای زلزله تفاوت معناداری در شدتزلزله حاصل شده است."