چکیده:
والی نشین اردلان از جمله حکومت های محلی عصر صفوی بود که سابقه تشکیل آن به پس از صفویه باز می گشت. حکام این والی نشین، که بر قسمت هایی از مناطق کرد نشین غرب کشور حکم می راندند، به دلیل جایگاه خاص جغرافیایی خود؛ یعنی، قرار گرفتن در مرز ایران با امپراتوری عثمانی، رقیب متخاصم صفویان، نقش قابل توجهی در مناسبات این دو حکومت داشتند؛ چرا که منطقه حکومتی این والی نشین در میدان نبرد و مبارزه و در مسیر جغرافیایی لشکرکشی های این دو امپراتوری قرار داشت. به همین دلیل حاکمان این والی نشین به تناسب ضعف یا قوت دربارهای صفوی و عثمانی گاه با دولت صفویه و گاه با دولت عثمانی سیاست همگرایی و همداستانی را در پیش می گرفتند. این پژوهش در صدد است تا با بررسی تعاملات والی نشینان اردلان با پادشاهان صفوی به دو پرسش اساسی زیر پاسخ دهد: 1. ضعف یا قدرت حاکمان این والی نشین چه تاثیری در روابط آنان با مرکز داشت ؟ 2. واگرایی یا همگرایی والیان اردلان نسبت به سیاست های دربارهای صفوی و عثمانی تا چه اندازه تابع میزان قدرت و انسجام یا ضعف و نابسامانی حاکم بر این دربارها بود ؟
Ardlan، the semiautonomous province which was governed by a ruler called “wali “was a Kurdish principality .This region had vital role in struggle between Safavieh and Ottoman. This study aims to answer two main questions with investigating Ardlan government interaction with Safavieh rulers. Firstly، what is the influence of Ardlan ruler’s power and weakness in their relation with central government? Secondly، to what extend are the convergence and divergence of Ardaln rulers in connection with Safavieh and Ottoman courts’ policies under influence of power، cohesion، weakness and disorganization of these courts?
خلاصه ماشینی:
به دنبال مرگ تیمور و با آغاز درگیری میان جانشینان او بر سر دستیابی به تاج و تخت پدر، که برآیند آن هرج و مرج و آشفتگی در اوضاع ایران و شکل گیری حکومت های محلی در گوشه و کنار کشور بود، اردلان ها نیز به احتمال زیاد به پیروی از سایر قدرت ها و با توجه به شرایط به وجود آمده بر میزان قدرت خود افزودند؛ به طوری که در آغاز تشکیل حکومت صفوی با وجود انشعابی که در قلمرو آنها صورت گرفته بود به گواه منابع آن عصر چنان اقتدار و استقلالی داشتند که از دولت مرکزی تبعیت نمی کردند.
این در حالی بود که از دوران شاه تهماسب (930 –984 ﻫ ق /1525 – 1579 م) و به دنبال شروع درگیری های همه جانبه میان دو امپراتوری قدرتمند صفویه و عثمانی، والینشین اردلان، که به لحاظ جغرافیایی درجولانگاه جنگ ومنازعۀ دو امپراتوری واقع شده بود، نقش مهمی را در مناسبات این دوقدرت متخاصم ایفا می کرد و حاکمان اردلان در تمامی دورۀ صفویه به تناسب ضعف یا قدرت دربار مرکزی سیاست واگرایی یا همگرایی را نسبت به این قدرت ها اتخاذ میکردند.
نسب نامۀ خاندان اردلان همراه با سال های حکومت آنها بر گرفته از کتاب تاریخ مردوخ اثر مردوخ کردستانی The Kingdom of Sayed Ahmad Khan Marashi Safavi and the Crisis of Safaviete Legitimacy Dr. Ali Akbar Jafari 1 Abstract The end of Safaviete political era is contemporaneous with the crisis of overthrowing of Esfahan through the attack of Ghandharian Ghalzaeies.