چکیده:
تامین اجتماعی، یکی از ضرورت های جامعه روستایی ایران و پیش شرط تحقق توسعه روستایی است که همیشه برای استقرار فراگیر آن در جامعه روستایی، با مشکلات فراوانی مواجه بوده ایم. در پژوهش حاضر، با بررسی عمیق جامعه مورد بررسی و مهم دانستن الگوها، ارزش ها و نگرش های افراد، منابع سنتی و به طور خاص دین، یکی از منابعی محسوب شده است که می تواند ایجاد تامین اجتماعی فراگیر و توسعه روستایی را تسهیل کند. در پژوهش حاضر، نذر یکی از منابع حمایتی تامین اجتماعی در اسلام معرفی شده و با استفاده از رهیافت کیفی «نظریه بنیانی»، تلاش شده است تا با شناسایی و معرفی نذر به مثابه کالایی حمایتی در نظام تامین اجتماعی روستایی، بتوان پیامدها و کارکردهای فعالیت های حمایتی نذری را در جامعه روستایی دریافت. یافته های پژوهش حاضر، نشان می دهند که فعالیت های نذری که جنبه حمایتی دارند، بر دو گروه «نذرگیرندگان» و «نذردهندگان» تاثیر می گذارند. شرایط علی ویژه ای مانند «گره گشایی»، «دستیابی به هدف»، «آرامش بخشی» و «تامین نیازها»، پدیده «برقراری تعادل» را ایجاد می کنند. این پدیده از طریق راهبردهای درهم تنیده ای مستحکم می شود. راهبردهای مذکور عبارت اند از «اعتقاد داشتن»، «مایوس نشدن»، «خلوص نیت»، «واسطه قرار دادن»، «خیرخواهی»، «متعهد شدن»، «مسئولیت پذیری» و «کمک خواهی». پیامدهای بکارگیری راهبردهای مذکور، «نتیجه دهی» نذرهای حمایتی و «راغب شدن» افراد مورد بررسی به چنین نذرهایی هستند که ضمن ایجاد «وابستگی» بین نذر گیرندگان و نذردهندگان و «بالا بردن منزلت اجتماعی» نذردهندگان، با «خشنود کردن» نذرگیرندگان، موجب «رفاه ذهنی»، «حفظ حرمت افراد محتاج» و دستیابی به «مکمل مناسب» برای تامین نیازهای زندگی در گروه نذرگیرندگان می شوند. راهبردهای پدیده برقراری تعادل، به منظور پیدایش چنین پیامدهایی، تحت تاثیر شرایط مداخله گر مانند «دینداری»، «وضعیت مالی»، «نیازمندی»، «درک موقعیت افراد محتاج»، «ساختار جامعه روستایی»، «یادگیری های گذشته» و «تجربه کردن» هستند و در زمینه های خاصی بسط می یابند.