چکیده:
ظهور نظریه معناشناختی اطلاعات با رشد سریع و انفجارگونة اطلاعات در قرن بیستم در طول جنگ جهانی دوم همراه بود؛ نظریه¬ای که بر خلاف نظریه ریاضی اطلاعات که برگرفته از دیدگاه شانونی به اطلاعات بود، به محتوای پیام در یک پدیده تأکید دارد. آنچه در این نظریه معیار سنجش اطلاعات قرار میگیرد، میزان معنایی است که توسط عامل انسانی دریافت میشود. در این پژوهش، ضمن بررسی تفاوتهای دو نظریة مطرح در حوزه اطلاعات ـ نظریه ریاضی و نظریه معناشناختی ـ به تاریخچة نظریه معناشناختی اطلاعات، کاربردپذیری این نظریه درحوزه کتابداری و اطلاعرسانی و تبلور آن در نظریه¬های حوزه رفتار اطلاعاتی و اطلاعیابی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"«سورین و تانکارد» معتقدند در نظام ارتباط انسانی، به علت کارکردی بودن این نظام، انسان میتواند بیاموزد، به همین دلیل یک مقصد انسانی یا گیرنده¬ای که انسان است، میتواند با گزینش و تفسیر اطلاعات طبق نیازهای فردی خویش، در حکم یک دروازهبان عمل کند (سورین و تانکارد ، 1386، 77) و با توجه به خصوصیت شاخص انسان، معنای یک عبارت یا پدیده ارسال شده به یک شخص متفاوت است.
در زبان شناسی به طور اخص معنا مرتبط با واژه و ارتباط کلامی عوامل ارتباط است، ولی بخشی از آنچه در حوزه نظریه معناشناختی اطلاعات مطرح است، به محتوای واژه¬ها و کلام رد و بدل شده میان دو عامل ارتباطی انسانی می پردازد و عمده توجه این نظریه به محتوای اطلاعاتی، هر پدیده¬ای است که میتواند حامل پیامی باشد.
با نگاهی به مشکلات مطرح شده در فرایند انتقال اطلاعات، متوجه می¬شویم نظریة معناشناختی اطلاعات هر چند با مسائل معنایی و چگونگی بازنمون محتوای پیام ارسال شده ارتباط مستقیم دارد، ولی به علت اینکه مسئله انتقال داده و تبدیل آن به اطلاعات به صورت یک فرایند یکپارچه از زمان انتقال اطلاعات از طرف گیرنده از طریق کانال ارتباطی تا دریافت پیام توسط گیرنده و تبدیل و تفسیر آن به اطلاعات و در نهایت ترویج دانش، در اثر این انتقال پیام صورت می¬گیرد، به طور غیرمستقیم نیز باید به مسائل و مشکلات فنی و اثربخشی توجه شود."