چکیده:
سازمانها به عنوان سنگ بنا،منشأ بسیاری از خصوصیات مهم جامعه تلقی میشوند.از سوی دیگر کیفیت مدیریت و ساختار سازمانها به نحو بارزی در بهرهوری و کارآیی آنها مؤثرند و از داراییهای نامشهود هر مملکتی به شمار میآیند. مطالعات نظری و عملی گستردهای که دربارهء این دو موضوع مهم به عمل آمده حاوی دو فرآیند مدلسازی و الگوگیری1 است که باهم رابطهء نامتقابل دارند. در این مقاله تأثیر عوامل محیطی در اثربخشی الگوهای مدیریتی و ساختاری مطرح شده و متغیرهای اساسی آن مورد بررسی قرار گرفته است.محیط فرهنگی و اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر در مدیریت و ساختار سازمانی اولین مبحث،پس از مقدمه و معرفی موضوع است.در این مورد به نظریات مختلف اندیشمندانی مانند رانن، چالز هندی2،گرت هافتسد3و جان شرمرهورن4اشاره و شرایط فرهنگ کار جمهوری اسلامی ایران بررسی شده است. عوامل فنآوری،اقتصادی،و سیاسی متغیرهای تأثیرگذار دیگری هستند که در این مقاله مطرح میشوند.توصیف شاخصهای مهم این عوامل و بررسی تأثیر آن در مدیریت و ساختار سازمانها موضوع بخشهای بعدی مقاله است.در هر یکیک از مباحث،اثرپذیری الگوهای مدیریتی و ساختاری از متغیرهای بالا مورد توجه قرار گرفته و برخی از الگوهای پیشنهادی معرفی شده است.این مقاله تأکید دارد که به کارگیری الگوهای مدیریتی تنها در صورتی میتواند با موفقیت همراه باشد که تفاوتهای محیطی جامعهء مرجع(مدلسازی)جامعهء هدف(الگوگیری)مشخص و اصطلاحات متناسب در مدل اعمال شود.علاوه بر این،معرفی خصوصیات محیط مدیریت در ایران،به عنوان چارچوب مباحث مدیریت بومی«دستاورد دیگر این مطالعه است.چنین چارچوبی فضای مباحث مدیریتی در ادبیات کشور را مشخصتر میسازد و به دقت نظریات کمک میکند.
خلاصه ماشینی:
"از میان متأخرانی که دارای نظریاتی در این خصوص هستند میتوان به موارد زیر اشاره میشود: Blake and Mouton(19869),Handy(1986), Ronen(1985),Hofeted(1993) (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 2:گروه بندی کشورها برمبنای مدل فرهنگی رانن و شنکار الف)فرهنگ قدرت:خصوصیت ویژۀ این فرهنگ وجو یک شبکۀ ساختاری میان افراد،با یک یا چند چهرۀ قوی و شناخته شده در مرکز شبکه است.
چنانچه محور ششم این مدل برمبنای میزان پایبندی مردم به مذاهب الهی مورد سنجش قرار میگرفت ملاحظه میشد ه در دو سوی این طیف: الف)ارزشهای اصولی در ملل مذهبی ثابت و مبتنی بر عقاید مذهبی است،در مقابل ارزشهای پذیرفته شده در جوامع غیر مذهبی از توافق آرا و تمایلات جمعی مردم نشأت میگیرد و نوعا با تبلیغات و هدایت رسانههای جمعی قابل تغییر است.
در اینجا بدون اینکه قصد ارائۀ یک مدل فرهنگی-اجتماعی جدید داشته باشم ذکر این نکته را مفید میدانم که بنابر تجارب،مذهب، جمعگرایی،مردیت و فاصلۀ قدرت قابل قبول عناصر مهمی از فرهنگ جامعه هستند که در جو سازمان و مدیریت به نحو چشمگیری تأثیر میگذارند.
مطالعات هافتسد در قبل از انقلاب این خصیصۀ فرهنگی را در سطح بالایی ارزیابی کرده است ولی به نظر میرسد مطالعات وی از جامعهای بوده که فنآوری (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 6.
در فرآیند الگوگیری قبل از هرچیز میبایستی مطابق شاخصهای اصلی این عوامل بین محیط مرجع و محیط هدف مورد اطمینان قرار گیرد و در صورت وجود تفاوت(که امری طبیعی و معمول است)فرآیند بومیسازی (با هدف اعمال تغییرات متغیرها در مدل)اجرا شود."