چکیده:
امروزه نقش صنعت در توسعهء اقتصادی هر کشور امری اثبات شده است.از طرفی تنها راه برای صنعتی شدن و رسیدن به توسعهء پایدار صنعتی برای کشورها روند مستمر توسعهء فنآوری و دستیابی به فنآوریهای برتر است.به بیان دیگر فنآوری سطوح مختلفی دارد و تا هر سطح فنآوری کسب و نهادینه نشود،رسیدن به سطوح بعدی ممکن نیست. سازمانهای صنعتی محل بروز فنآوری و توسعهء آن در سطوح مختلف هستند.در این مقاله سعی شده است نظریهای ارائه شود که در آن چگونگی ردهبندی سازمانهای صنعتی از نظر فنآوری بیان و نحوهء ارتقای سازمان از یک سطح فنآوری به سطح بالاتر نشان داده شود[1]
خلاصه ماشینی:
"سطح چهارم تکنولوژی در این سطح،صنایع تولیدی پویا قرار دارند و میتوانند محصولات جدیدتری تولید کنند،به عبارت دیگر،دارای ساختار خود نگهدار هستند و با رکود بازار یک نوع محصول،همانند سطح قبلی از بین نمیروند،این شرکتها،برای ارائۀ محصولات جدید،نیازمند انتقال فنآوریهای جدید هستند و میتوانند فنآوری موجود را توسعه بدهند.
سطح پنجم فنآوری صنایعی در این سطح قرار میگیرند که میتوانند چند نوع محصول تولید کنند و تمایز دقیقی میان تولیدات آنها وجود دارد(تجمع سلولها).
سازمان و مدیریت (O) :مدیرت صنعت، علاوه بر توانایی برقراری ارتباط با صنایع دیگر باید دارای مهارت انسانی سطح بالایی باشد،زیرا همزمان هم با نیروی تولید ماهر و هم با نیروی متخصص پژوهشگر سروکار دارد.
توانمندی انسانی (H) :علاوه بر مهارتهای بالا در سطح تولید و مهندسان با تجربه،این سازمانها دارای فنآوران با سابقهای هستند و از تجارب مراکز تحقیقاتی دیگر در سطح کشور و دنیا استفاده میکنند.
سازمان و مدیریت (O) :مدیریت این سازمانها فراملیتی است و علاوه بر تخصصهای فنی ردۀ بالا باید دارای مهارتهای انسانی بسیار بالا و انعطافپذیر باشد،زیرا با فرهنگ خاص کشورهای مختلف سروکار دارد.
این نظریه نشان میدهد که هر قدر به سطوح بالاتر نزدیک میشویم از اهمیت تجهیزات کمتر و بر پیچیدگی مهارتها، سازماندهی و مدیریت و دانش فنی و اطلاعات اضافه میشود گذر از سطح پنجم به بعد مستلزم همکاری سازمانهای مختلف با یکدیگر است،به بیان دیگر،از سطح پنجم به بعد علوم انسانی به سرعت به علوم و فنآوریهای تواناکنندۀ انسان برای ادارۀ خویش و دیگران،تشکیل گروههای کاری منسجم،ایجاد خلاقیت و جسارت،تقویت انگیزههای انسانی،مشارکت اجتماعی،وفاداری به فضایل بالای معنوی تبدیل میشوند."