سازمان دانش آفرین

عدم قطعیت تنها موضوع قطعی در دوران پر از رقابت و تنها منبعی که موفقیت را در این دوران مسیر می‌سازد دانش‌ است.دانش چیزی نیست که خود به خود حاصل شود،بلکه می‌توان آن را تولید کرد و همین فرایند مرز موفقیت شرکتهای‌ موفق است. این شرکتها می‌توانند دانش و فرایند تولید آن را مانند هر فرایند دیگری به درستی اداره کنند.مدیریت دانش بر این‌ اصل استقرار است که آفرینش آن صرفا پردازش اطلاعات کیفی و کمی نیست،بلکه به ضبط دیدگاههای ضمنی و غالبا ذهنی،بینشها و بصیرت تک‌تک کارکنان و آماده‌سازی این دیدگاهها برای آزموده شدن و استفاده از آنها توسط شرکت‌ به عنوان یک مجموعه بستگی دارد. حرکت در این مسیر چیزی است که آن را مارپیچ دانش می‌نامیم.این مارپیچ شامل چهار مرحله است: 1-حرکت از دانش ضمنی به دانش ضمنی 2-حرکت از دانش ضمنی به دانش صریح 3-حرکت از دانش صریح به دانش ضمنی 4-حرکت از ضمنی به صریح تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح و نیز استفاده از دانش صریح برای گسترش دانش ضمنی در میان سایر افراد، مراحل اساسی در این مارپیچ به شمار می‌روند.

"مدیریت دانش بر این اصل استقرار است که آفرینش آن صرفا پردازش اطلاعات کیفی و کمی نیست،بلکه به ضبط دیدگاههای ضمنی و غالبا ذهنی،بینشها و بصیرت تک‌تک کارکنان و آماده‌سازی این دیدگاهها برای آزموده شدن و استفاده از آنها توسط شرکت به عنوان یک مجموعه بستگی دارد. اما روش دیگری نیز برای فکر کردن در مورد دانش و نقش آن در سازمانهای تجاری وجود دارد که به‌طور عام در بیشتر شرکتهای موفق ژاپنی از جمله هوندا،کانن،ماتسوشیتا،شارپ و کائو دیده می‌شود. هستۀ اصلی رویکرد ژاپنی تشخیص این مطلب است که آفرینش دانش جدید صرفا پردازش اطلاعات عینی و کمی نیست،بلکه به ضبط دیدگاههای ضمنی و غالبا ذهنی،بینشها و بصیرت تک تک کارکنان و آماده‌سازی این دیدگاهها برای آزمایش شدن و استفاده از آنها توسط شرکت به عنوان یک مجموعۀ کلی بستگی دارد. استفاده از این تعهد و نهادینه کردن دانش ضمنی در تکنولوژیها و محصولات واقعی مستلزم وجود مدیرانی است که به همان اندازه که با عباراتی نظیر سهم بازار، بهره‌وری و نرخ بازگشت سرمایه آشنا هستند با رمز و راز مربوط به پیشرفت کار نیز آشنا باشند. 2-سپس او این رمز را به دانش صریح تبدیل کرد تا بتواند آن را به اعضای تیم تحقیق و سایر کارکنان شرکت ماتسوشیتا منتقل کند. در چنین لحظاتی ابهام می‌تواند به عنوان منبع بسیار مفیدی از تعابیر متفاوت یک مفهوم،راه تازه‌ای برای فکر کردن دربارۀ چیزهای مختلف و یک مفهوم جدید از مدیریت باشد و به این ترتیب دانش جدید از دل ابهام متولد می‌شود."