چکیده:
مکتب پائولو کوئلیو یکی از عرفانهای نوظهور است. پائولو ترویج کننده شیوهای نوین در تحصیل معنویت است. از میان رمانهای پائولو، میتوان دستورالعملهایی را برای سلوک معنوی استخراج نمود. پائولو کوئلیو معتقد است یگانه وظیفه انسان دنبال کردن رؤیاهای شخصی است. در این راه، انسان اگر به نشانههای پیرامون و ندای درونش توجه کند، راه زندگیاش را خواهد یافت. در این راه، سالک معنویت میتواند از نیروی سحر، عشق و سکس نیز کمک بگیرد. پائولو علاوه بر این دستورالعملها، تمرینهای منظم و مرحلهای سنت رام را نیز به نگارش درآورده و رهپویان راه به انجام دقیق آن توصیه کرده است. در این مقاله، سعی شده است این راهها نقد و بررسی شوند.
خلاصه ماشینی:
"اما اگر غیر از این باشد، آنگاه پائولو هم ناخواسته اعتراف میکند: اگر رؤیای زندگی این باشد که مدرک بگیریم، ازدواج کنیم، سفر کنیم و بازنشسته شویم و هیچ از معنای زندگی ندانیم، عاقبت سرگذشت کسی را خواهیم داشت که چون معنای زندگی را درک نکرده، از زندگی خود جز افسردگی چیزی نفهمیده است.
پائولو نهتنها تبیینی برای اینکه به دنبال رؤیا بودن نیایش خداوند، ملاقات با خدا و تسلیم مشیت او شدن است، نمیدهد، بلکه خود نیز به عجز از این تبیین اعتراف کرده است.
375 از اشکال پیش هم اگر صرف نظر شود، سؤال دیگر این است که خداوند که میخواهد دلیلی و راهنمایی برای کار بندگان خود بفرستد، چرا به فرستادن چنین نشانههای دور از ذهن و خرافهآمیزی بسنده کرده است.
2. عاشق اگر معشوق خود را درست انتخاب کرده باشد و او را در غایت جمال و کمال دیده باشد، آنگاه از اینکه تماما به او اشتغال دارد، رضایت او قبلهاش شده است و طوق بندگی او به گردنش افتاده است، نهتنها احساس بدی ندارد، بلکه به این بندگی نیز افتخار میکند.
پائولو نیروی سکس را غیر از میل جنسی دانسته است، اما هیچ بیان نکرده است چه تفاوتی بین این دو است؟ وی باید توضیح دهد که چگونه نیروی جنسی، سبب کشف اسرار میشود.
3. پائولو نهتنها در استفاده از نیروی سکس، بلکه در شاد بودن، عاشق بودن، رقصیدن، گوش کردن به موسیقی و دعا کردن، تجربه حضور خدا را مقصد اعلام میکند، 424 با این وجود، وی هیچگاه تبیین نمیکند چگونه انسان از راه سکس، رقص و عشق زمینی به خدا میرسد."