چکیده:
سر ویلیام دیوید راس، فیلسوف وظیفهگرای اخلاقی در نظریة ابتکاری خود، دو مفهوم «وظیفه در نگاه نخست» و «وظیفه در مقام عمل» را برای حل مشکل تعارض وظایف که کانت با آن روبهرو بود، مطرح کرده است. تعارض فقط مربوط به وظایف در نگاه نخست است، ولی در مقام عمل همیشه فقط یک وظیفه متوجه فاعل است. اما راس چون نگران بدفهمی و اشتباه از مفهوم وظیفه در نگاه نخست بوده، سعی کرده است تا تفاسیر و اصطلاحات جایگزینی برای آن بیاید تا مقصود او را تأمین کند. وی پنج تفسیر یا جایگزین برای آن ارائه میکند: وظیفة مشروط، وظیفة جزءنگر، تمایل به وظیفه، تناسب و مسئولیت. در این مقاله به معناشناسی اصطلاح «وظیفه در نگاه نخست» در اخلاق راس میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد، گرچه این تفسیر فینفسه حرف درستی است و میتوان چنین تفکیکی انجام داد، ولی نمیتواند مراد راس باشد، چون با توجه به توضیحات او، وظیفه در نگاه نخست نیز به مقام عمل و لحاظ شرایط و موقعیت اخلاقی قرار گرفته در آن مربوط است، البته با این تفاوت که در وظیفه در نگاه نخست، فاعل به مجموع جهات مرتبط با عمل و تمام شرایط موجود توجه ندارد، بلکه تنها به یک جهت از عمل نگاه میکند و عملی را وظیفه خود میپندارد، اما وظیفه درست یا در مقام عمل، وظیفهای است که پس از بررسی کامل موقعیت و شرایط موجود، و توجه به بقیه وظایف موجود متعارض، مهمتر از همه نشان میدهد و ما در مجموع به این نتیجه رسیدهایم که باید آن را انجام دهیم.
یک عمل ممکن است بر حسب خصوصیتی ذاتی، در نگاه نخست تمایل به الزامی بودن داشته باشد و با وظیفه دیگری تعارض کند، ولی در واقع، تعارضی بین وظایف اخلاقی به معنای دقیق کلمه (یعنی آنچه الزامی است و باید انجام شود) وجود ندارد و تنها یک وظیفه بر عهده فاعل است و آن وظیفهای است که با توجه به مجموع شرایط تعیین میشود؛ به بیان دیگر، آنچه الزامیت یا ممنوعیت یک عمل را مشخص میکند مجموع خصوصیات آن است."