چکیده:
مرزها پدیدههایی هستند که اساسا ماهیتی انسانی دارند که انسان بهواسطه ی درک اختلافهای میان خود، آنها را ترسیم میکنند و در زمینه ی مطالعاتی جغرافیای سیاسی، بهعنوان یکی از موضوعهای محوری شمرده میشوند. در این میان، رودخانهها بهعنوان مرزهای طبیعی دو واحد سیاسی، بهدلیل ماهیت تغییرپذیری و تنوع مورفولوژیکی خود، آثار محسوسی بر روابط سیاسی دو کشور بهویژه بر سر مسائل مرزی دارند. رودخانهی هیرمند، واقع در مرز ایران و افغانستان ـ به دلایل مختلف طبیعی و انسانی ـ از زمان شکلگیری مرز، همواره روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از عوامل موثر در مسائل مرز رودخانهای دو کشور، ناشی از شرایط مورفولوژیکی رودخانهی هیرمند و تغییر مسیرهای متعدد آن در ادوار کوتاهمدت است، بهطوریکه مسائل پیچیده و متعددی را در نظام حقوقی آن ایجاد کرده است. این مقاله، درصدد پاسخگویی به این پرسش اساسی است که «آیا بروز اختلافهای مرزی ایران و افغانستان بر روی رودخانهی هیرمند، ناشی از خصوصیات مورفولوژی (یا الگو) و سیمای طبیعی رودخانه است یا تنها درنتیجهی مناسبات سیاسی دو کشور؟» نتایج پژوهش نشان میدهد، مورفولوژی رودخانهی هیرمند، بهویژه در بازه ی مرزی از نوع الگوی شریانی است که بیشترین تغییرات را نسبت به دیگر الگوهای رودخانهای دارد و مرز دو کشور کاملا آگاهانه بر روی بخشهایی از تغییرپذیرترین بستر رودخانه قرار داده شده است. این امر موجب بروز اختلافهای مرزی میان ایران و افغانستان از ابتدا تا کنون بوده است و به احتمال در آینده نیز، زمینهساز مشکلات بیشماری برای هر دو کشور، بهویژه برای بخش ایرانی خواهد بود. بهطورکلی مهمترین پیامدهای ناشی از تغییرات مورفولوژی این رودخانه که بر روابط سیاسی دو کشور تاثیرگذار بوده است عبارتاند از، اختلافات بر سر تعیین دقیق مرز در بستر تغییرپذیر رودخانه، اختلافات ناشی از ناپایداری الگوی توزیع حقآبه میان دو کشور و سرانجام اختلافات ناشی از تعیین وسعت و قلمرو محدودهی مرزی. روش پژوهش مقاله از نوع توصیفی ـ تحلیلی و بر پایه ی مطالعات کتابخانه ای و همچنین اندازهگیریهای تاریخی تغییرات مورفولوژی رودخانه ی هیرمند است که با استفاده از دادههای سنجش از دور و مقایسه ی تصاویر ماهوارهای TM-5 در دو بازهی زمانی بیستساله انجام شده است.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله،درصدد پاسخگویی به این پرسشاساسی است که"آیا بروز اختلافهای مرزی ایران و افغانستان بر روی رودخانهی هیرمند،ناشی ازخصوصیات مورفولوژی(یا الگو)و سیمای طبیعی رودخانه است یا تنها در نتیجهی مناسبات سیاسیدو کشور؟"نتایج پژوهش نشان میدهد،مورفولوژی رودخانهی هیرمند،به ویژه در بازهی مرزی ازنوع الگوی شریانی است که بیشترین تغییرات را نسبت به دیگر الگوهای رودخانهای دارد و مرز دوکشور کاملا آگاهانه بر روی بخشهایی از تغییرپذیرترین بستر رودخانه قرار داده شده است.
بهطور کلی مهمترین پیامدهای ناشی از تغییرات مورفولوژی این رودخانه که بر روابط سیاسی دوکشور تأثیرگذار بوده است عبارتاند از،اختلافات بر سر تعیین دقیق مرز در بستر تغییرپذیررودخانه،اختلافات ناشی از ناپایداری الگوی توزیع حق آبه میان دو کشور و سرانجام اختلافات ناشیاز تعیین وسعت و قلمرو محدودهی مرزی.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) این مقاله درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش اصلی است که"آیا اساسا بروز اختلافهای مرزی ایران وافغانستان بر روی هیرمند،ناشی از خصوصیات مورفولوژی(یا الگو)و سیمای طبیعی رودخانه است یا تنها در نتیجهیمناسبات سیاسی دو کشور؟"نتایج پژوهش نشان میدهد"استفاده از بخشهایی از تغییرپذیرترین بخش بستر هیرمند درپاییندست رودخانه به عنوان مرز مشترک،موجب بروز اختلافهای مرزی بین ایران و افغانستان از ابتدا تاکنون بودهاست"و شاید در آینده نیز زمینهساز مشکلات بیشماری برای هر دو کشور به ویژه بخش ایرانی خواهد بود.
بحثهاو یافتههاتغییرات مورفولوژی رودخانه مرزی هیرمند و تأثیر آن بر روابط سیاسی ایران و افغانستان همچنان که اشاره شد،براساس بررسیهای تاریخی،شکلگیری مرز رودخانهای هیرمند از آغاز،طبق منافع استعماریبریتانیا بوده است؛بهطوری که با حکمیتهای گلداسمت و مکماهون،مرز رودخانهای دو کشور آگاهانه روی یکی ازتغییرپذیرترین بخش رودخانه،یعنی در جایی که رودخانه چندشاخه و شریانی میشود(ورودی و دوشاخه سد کهک)،قرارگرفته است،حال آن که،مورفولوژی رودخانههایی مانند هیرمند،بیشترین تغییرپذیری را نسبت به سایر الگوهای رودخانهای دارند."