چکیده:
این مقاله به بررسی مفهوم فضیلت از دیدگاه کانت و فارابی میپردازد و هدف آن تبیین شباهتها و تفاوتهای موجود در دیدگاههای آن دو در این باره است. در این مقاله مسائل زیر بررسی میشود: فضیلت چیست، منشأ آن کدام است؟ آیا فضیلت اکتسابی است یا فطری؟ اگر اکتسابی است، شرایط اکتساب آن چیست؟ آیا فضیلت نسبی است یا مطلق؟ نیز ارتباط آن با خیر، حد وسط، عادت، عقل و اراده بررسی میشود.
خلاصه ماشینی:
"هر چند که کانت احساس احترام را به عنوان انگیزه عمل در نظر میگیرد، اما خاطر نشان میکند که احترام به قانون، انگیزه برای اخلاق نیست، بلکه خود اخلاق است که به لحاظ ذهنی انگیزه تلقی شده است، به این دلیل که عقل عملی محض، با طرد همه دعاوی خود دوستی، به قانون که تنها منشأ اثر است، اعتبار میبخشد (Kant, 1925: 323).
زیرا اگر فضیلت تنها به معنای قدرت اخلاقی اراده باشد، این توصیف، کل مفهوم اخلاق را نمیرساند، زیرا چنین قدرتی میتواند در مورد یک موجود مقدس (فوق بشری)، نیز صادق باشد؛ موجودی که هیچ مانعی در مقابل قانون ارادۀ او قرار ندارد و لذا کل اعمالش به نحو احسن مطابق قانون است (کانت، 1380: 63).
تفاوتها الف) از نظر کانت، فضیلت عبارت است از اراده نیک، و اراده نیک، ارادهای است که برای ادای تکلیف عمل میکند، اما فارابی، فضیلت را هیأت نفسانی میداند که به وسیله آن عمل خیر انجام میشود، اما در صورتی که با تکرار به عادت تبدیل شود؛ به گونهای که به سهولت از انسان صادر شود.
د) کانت فضیلت را دارای اقسام نمیداند، زیرا از نظر او فضیلت همواره در حال پیشرفت است و به مقتضای شرایط تاریخی فضایل تازهای برای انسان مطرح میشود و یا ممکن است که بعضی از فضایل منسوخ شوند (کانت، 1380: پاورقی مترجم: 69) اما این در حالی است که فارابی برای فضایل دو گونه دسته بندی قائل است: یکی تقسیم فضایل به نطقی و خلقی و دیگری تقسیم فضایل به نظری، فکری، خلقی و عملی."