چکیده:
برهان جهان شناختی یکی از مهم ترین برهان های فلسفی و کلامی در حوزه سنت دینی ادیان مختلف بوده و هست. در سنت فلسفی کلامی مغرب زمین، هم تعبیرهای متفاوتی از این برهان ارائه شده و هم نقدهای بسیاری بر آن وارد گشته است. در این نوشتار هم مهم ترین تعابیر آن ارائه شده و هم نقدهای آن مورد توجه قرار گرفته و در موارد لزوم به اندازه اعتبار نقدها اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
تقریر یکم ، امکان و وجوب مشهور که آکویناس آن را به تفصیل آورده است و بـر امتناع زنجیره نامتناهی استوار است ؛تقریر دوم ، جهان شناختی استقرایی سوینبرن کـه بـه محتمل بودن وجود خدا نظر دارد نه ضرورت آن ؛تقریر سوم که اخیرا در مغـرب زمـین نیز به برهان کلام شناخته می شود، بیانگر این است که به دلیل امتناع نامتنـاهی بالفعـل ، زنجیره نامتناهی جسمانی محال است .
پاسخ این گونه پرسش ها، برهان جهان شناختی است ؛یعنی چیـزی ممکـن اسـت بدین دلیل وجود داشته باشد که موجودی ضروری وجود دارد و آن را بـه وجـود آورده است .
بالاخره ،در مورد نتیجه ، یادآوری این نکته لازم است که اگر موجود ممکـن کـه در مقدمه یکم آمده ، جهان است ، موجود ضروری که نتیجه برهان است ، تبیـین طبیعـی آن نخواهد بود و بنابراین ، موجودی در عرض آن نیست ، بلکـه موجـودی فراطبیعـی و ازلی است و از آن جا که برهان یاد شده به ملاحظـات طبیعـی و مـادی بسـتگی نـدارد، وجود علت اولی را که امری زمانمند باشد، پیشنهاد نمی کند،بلکـه علـت ایجادکننـده و نگهدارنده نخست جهان را مطرح می کند و از همـین رواسـت کـه بـه گفتـه آکوینـاس ، براهین فلسفی بر وجود خدا، با ازلیت جهان نیز سازگار است .
او بر این گمان بود که برهان جهـان شـناختی بـرای اثبـات ایـن نتیجه که موجودی ضروری وجود دارد، بـر وجـود موجـودی کـه عـدم آن تصـورپذیر نیست ، استدلال مـی کنـد.