چکیده:
یکی از ویژگی های امام که مورد اختلاف متکلمان مسلمان واقع گردیده، افضلیت او از سایر افراد امت است. افضلیت در نظر ایشان از دو حیث مطرح است: نخست افضلیت به معنای فزون تر بودن کرامت و ثواب او در نزد خداوند و دومی افضلیت در صفاتی که شرط امامت ظاهری است. متکلمان امامیه به اتفاق افضلیت از هر دو حیث را از شرایط ضروری امامت می دانند. این مساله برای اولین بار از طرف شیعیان مطرح گردید تا با تکیه بر افضلیت امامان خود، احق بودن ایشان برای امامت را اثبات کنند. در افرادی که از طرف امام به حکومت نصب می شوند مثل والیان، امیران و قضات، اگرچه افضلیت مطلق شرط نیست، ولی ایشان نیز باید در آنچه بر آن ولایت می یابند، از رعایای خود افضل باشند و در هیچ حال تقدم مفضول بر فاضل جایز نیست. اما متکلمان اهل سنت در این مساله دیدگاه واحد و ثابتی نداشته اند. گروهی در مقام نظر از وجوب امامت افضل جانبداری کرده و در واقعیت تاریخی ترتیب خلفا را به ترتیب افضلیت آن ها دانسته اند. اما اکثر معتزله و اشاعره امامت افضل را ضرورتا به مصلحت ندانسته و به عذر حفظ مصالح امت، به جواز امامت مفضول با وجود افضل رای داده اند. هرگروه در اثبات مدعای خود به دلایلی از کتاب، سنت، اجماع، و عقل تمسک کرده اند. با عنایت به این که پذیرش هریک ازاین دو مبنا تاثیر عمیقی در ترسیم ساختار نظام سیاسی – حکومتی اسلام دارد، این مقاله در پی آن است که به تبیین و نقد دیدگاه ایشان در این خصوص بپردازد.
خلاصه ماشینی:
پس اگرعقل و شرع و اتفاق اکثر مسلمانان حکم می کند که مدیریت سیاسی جامعه در اختیار افراد پارسا، عالم ، شجاع ، مدیر و با کفایت قرار گیرد، اکنون نوبت به طرح سؤال اساسی این نوشتار می رسد که اگر در زمانی افراد شایسته و واجد شرایط متعدد، و مراتب فضل و شایستگی آنها متفاوت بود، آیا لازم است که شایسته ترین آنها به امامت نصب شوند یا با وجود أفضل ، امامت مفضول نیز روا و مشروع است ؟ پیشینۀ بحث از افضلیت امام دربارۀ تاریخچۀ مباحث امامت و به خصوص افضلیت امام در میان دانشمندان مسلمان نکاتی را باید دانست : ۱.
با آن که ظاهرا در سال های آغازین خلافت از تفضیل خلفاء بر امیرمؤمنان (ص )و این همه فضایلی که امروزه در کتاب های سیره و حدیث برای آنها ذکر می شود،اثری نبوده است و بسیاری از اصحاب و تابعین به افضلیت علی (ص ) قائل بوده اند(ابن اثیر، ج ۳،ص ۵۹۱؛قاضی عبدالجبار،ج ۲۰/ق /ص ۱۱۵؛ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه ، ج ۲۰، ص ۲۲۱ ±۲۲۶) اما در دوره های بعد برای محو مادۀ نزاع ، ادعای «افضلیت به ترتیب خلافت » به تدریج شکل می گیرد و مستندسازی می شود.
(طوسی ،ج ۱،ص ۱۹۹؛ محقق حلی ، ص ۲۰۵ ؛ قاضی عبدالجبار معتزلی ، ج ۲۰،ق ۲،ص ۱۱۶؛ایجی ،ص ۴۱۲) اما آیا ممکن است افضلیت از هر دو حیث در شخص واحد جمع نشود و افضل در ثواب و عبادت ، مفضول در سیاست باشد،یا افضل در سیاست مفضول در عبادت و ثواب اخروی باشد؟این امر عقلاممکن است ، اما متکلمان شیعـه معتقدند که امـامـان ایشان از هر دو حیث افضل اهل زمان خود بوده اند.