چکیده:
فلاسفه امتیاز نفس انسانی از نفس حیوانی را به عقل نظری و عملی می دانند. اما در بیان چیستی این دو عقل در میان ایشان اختلاف نظر وجود دارد. با تامل در کلمات ایشان حداقل چهار تفسیر درباره این دو عقل قابل استنباط است. این نوشتار پس از گزارش اقوال و بیان کارکردهای عقل عملی به ارزیابی آراء و تبیین نظریه مختار پرداخته است. قول مشهور در میان متاخران این است که در نفس انسانی بیش از یک عقل وجود ندارد که همه علوم و احکام کلی را ادراک می کند. اما چون این علوم بعضی نظری صرف بوده و به حقایق خارجی و نفس الامری اختصاص دارد به آن ها عقل نظری گفته می شود. اما بعضی دیگر چون احکام مربوط به اعمال اختیاری انسان است به آن ها عقل عملی گفته می شود. در این تفسیر امتیاز دو عقل از یکدیگر اعتباری و به مدرکات آن ها است. به باور این مقاله این تفسیر به رغم شهرت آن مورد نظر اساطین حکمت نبوده و با اشکالات متعدد مواجه است. اما اقوال دیگر با اندکی تسامح به تفسیر واحد و جامعی قابل ارجاع می باشند و آن این که فعل اولی و بالذات عقل عملی استنباط احکام جزیی عملی از احکام کلی عقل نظری است که چون این احکام در حاکمیت عقل بر قوای بدنی، سبب پیدایش اراده در نفس برای صدور افعال اختیاری و صنایع انسانی می گردد به عقل عملی قوه عامله نیز گفته می شود.
خلاصه ماشینی:
اما اقوال دیگر با اندکی تسامح به تفسیر واحد و جامعی قابل ارجاع می باشند و آن این که فعل اولی و بالذات عقل عملی استنباط احکام جزیی عملی از احکام کلی عقل نظری است که چون این احکام در حاکمیت عقل بر قوای بدنی ، سبب پیدایش اراده در نفس برای صدور افعال اختیاری و صنایع انسانی می گردد به عقل عملی قوه عامله نیز گفته می شود.
(46 تفسیر دوم : عقل عملی قوه درک کننده هست ولی فقط احکام جزئی مربوط به عمل را درک می کند: بر اساس این نظریه ادراک کلیات ، چه مربوط به افعال اختیاری انسان و چه مربوط به واقعیات نفس الامری ، کار عقل نظری است .
شیخ الرئیس در اشارات (ص ٨٥) می گوید: «یکی از قوای نفس انسان آن قوه ای است که نفس برای تدبیر بدن به آن نیاز دارد که از آن انحصارا به نام عقل عملی یاد می شود؛ و همین قوه است که کارهای جزئی ای را که انجام آن برای آدمی واجب است از مقدمات بدیهی ، مشهور یا تجربی استنباط می کند تا به هدف های اختیاری خویش نائل گردد، و در این کار از عقل نظری کمک می گیرد تا به رأی جزئی منتقل شود.
٥- یکی از کارکردهایی که ابن سینا در بعضی از رساله های خود برای عقل عملی ذکر کرده این است که نفس انسانی علوم و معارف کلی را به واسطه عقل نظری از جواهر عالی عقلی و علوم و احکام جزئی را به واسطه عقل عملی و البته به معونت قوه متخیله از جواهر عالی نفسی دریافت می کند.