چکیده:
مادهی 976 قانون مدنی ایران، خالی از ابهام و اجمال نیست. یکی از مصادیق این ابهام و اجمال، تابعیت طفل طبیعی (فرزند نامشروع) است که برخی او را مشمول بند2 این ماده دانسته و درنتیجه تبعهی دولت ایران به شمار میآورند؛ ولی اکثر شارحین، به دلیل نامشروع بودن نسب، او را از قلمرو شمول این بند خارج میدانند.
بنابراین، ریشهی اصلی اختلاف، به تفاوت دیدگاهها دربارهی آثار مترتب بر نسب و الحاق یا عدم الحاق طفل طبیعی به پدرش بازمیگردد. به همین جهت این مقاله در تلاش است با تبیین مفهوم نسب و آثار گوناگون آن و نشان دادن تأثیر مشروعیت و عدم مشروعیت نسب در ترتب این آثار، از این مادهی قانون مدنی ابهامزدایی کرده و چگونگی تابعیت دولت ایران برای طفل طبیعی ایرانی را با اجرای سیستم خون روشن سازد.
خلاصه ماشینی:
"» (همان، ص39ـ40)تفصیل فوق نیز چندان صحیح به نظر نمیرسد و از چند جهت مورد نقد و تردید است؛ از یک طرف، تابعیت ایرانی که در شق اول برای طفل نامشروع اثبات شده است، بر مبنای سیستم خاک است، نه سیستم خون و نسب که موضوع بحث ماست؛ بهویژه آنکه استدلال نویسنده به طور کامل مسأله را از موضوع بحث خارج میکند، چرا که ایشان با استناد به اینکه «طفل مذکور کسی است که پدر و مادر او غیرمعلوماند»، او را مصداقی از بند 3 مادهی 976 دانسته و بر اساس سیستم خاک برای او تابعیت ایرانی فرض کرده است؛ در حالیکه ـ همانطور که قبلا اشاره شد ـ از یکسو نامعلومبودن پدر و مادر لزوما بهمعنای نامشروع بودن طفل نیست، بلکه طفل مشروع نیز ممکن است پدر و مادری نامعلوم داشته باشد و از سوی دیگر ممکن است پدر و مادر طفل نامشروع کاملا معلوم و معین باشند، در این صورت دیگر نمیتوان به استناد بند 3 مادهی 976 و بر اساس سیستم خون، چنین طفلی را تبعهی دولت ایران دانست."