چکیده:
یکی از نویسندگان سدة ششم هـ.ق ظهیری سمرقندی، صاحب سندبادنامه و اغراض السیاسة است. سندبادنامة وی در زمرة معروفترین آثار داستانی فارسی است که به نثر فنی نگارش شده و در اسلوب پارهای از متون منثور تأثیر گذاشته است؛ از این رو بررسی سبک شناختی آن حائز اهمیت و بایسته است. در جستار حاضر بر اساس سه مقولة زبان، ادب و اندیشه، آثار ظهیری بررسی شده است. در بعد زبانی گفته شده است که مهمترین خصیصة زبانی آثار ظهیری، اشتمال آنها بر پارهای از واژههای مخصوص حوزة فرارود مانند گرنج، کنانه و ... است. علاوه بر این با نقل عباراتی نشان داده شده که فعل «ساختن» مثل «گرفتن» به عنوان فعلی آغازی، در آثار وی به کار رفته است. در بعد ادبی، گفته شده که تشخص ادبی آثار ظهیری مرهون بسامد بسیار آرایههای بدیعی چون انواع جناس، ترصیع و ... است. در مقولة معنی و درون مایه، سبب تشخص و تفرد سندبادنامه را اشتمال آن بر حکایات مکر زنان با جهت اروتیک، دانستهایم.
One of the writer of the Sixth Century is Zahiri -e- Samarghandi، who owns "Send badname" and "Aghraz-o-syasa". His "Sendbadname" is among the best well-known Persian story works، which has been written with a technical prose and it has affected some of the prose texts. Thus، Considering its stylistics is so important. In the present research، Zahiri،s works have been considered upon three categories: language، literature and thought. From linguistic point of view، it is said that Zahiri،s works comprise some words related to "Fararood" (beyond the river) area. This is the most important feature of Zahiri،s works. In addition، by quoting some phrases، it is shown that the verb "Saxtan" (make) like the verb "gereftan" (take) has been used as the "beginning verb" in his works.
In literary aspect، it is believed that literary distinction of Zahiri،s work is indebted to the frequency of so many novelty ornamentation such as all kinds of pun (jenas)، "tarsee،" and so on. In meaning and content category، I believe that the distinction of "Sendbadname" is its comprising of stories about women trick with erotic direction.
خلاصه ماشینی:
"پارهای از این واژهها، چنانکه در بخش «نمونههای متون قدیم فارسی» هر مدخل کتاب «زبان فارسی فرارودی» دیده میشود، در مناطق غیر فرارودی نیز کم و بیش کاربرد دارد و فرارودی دانستن آنها، بدین سبب است که در بیشتر آثار نویسندگان اهل فرارود از دیرباز تا امروز به کار رفتهاند یا بسامد آنها دراین آثار قابل اعتناست، باری بسامد واژههای فرارودی آثار ظهیری سمرقندی که پارهای از آنها، در اشعار شاعران هم ولایتی وی، رودکی و سوزنی، نیز آمدهاند در خور اعتناست، در اینجا، چند واژه فرارودی که در آثار ظهیری آمده است، باختصار بررسی و سپس سیاههای از این دسته از الفاظ داده میشود.
ک. سنایی، 1362 : 1065) لفظ «پارسیان» را به اهل غزنه اطلاق کرده است گویی که اهل سمرقند، پارسیان نیستند: پس جماعتی (منظور جماعت نسوان است) را که اوصاف ذوات ایشان از حضرت نبوی برین جملت باشد تجنب وتخدر از آن اصوب والیق بود، چنانکه پارسیان گفتهاند: بر زنان دل منه از آنکه زنان مـرد را کـوزۀ فـقـع سـازنـد تـا بـود پر(متن: بر) زنـند بوسه برو چون تهی گشت خوار پندارند (اغراض، 261) وی بار دیگر نیز قبل از نقل مثلی این واژه را به کار برده است: «و پارسیان گفتهاند: آهن به آهن برند و سنگ به سنگ شکنند» (همان، 39) به جز این مثل، امثال دیگری نیز در آثار ظهیری دیده میشوند که ظاهرا در متون دیگر کمتر آمده اند و بنابراین میتوانند تشخص سبکی داشته باشند؛ امثال زیر از این دستهاند: «انگور شغال خورد و پنبه روباه» (س:80 )."