چکیده:
«مطلع» از متون بلاغی ـ عروضی قرن یازدهم هجری است که رضی الدین محمد بن محمد شفیع مستوفی از وزرای ادیب عصر صفویه، آن را به نگارش درآورده است. این اثر به اشاره خلیفه سلطان مازندرانی، وزیر دانشمند دربار صفویان، نوشته شده و به او نیز اهدا شده است. موضوع کتاب؛ عروض، قافیه، معانی، بیان و بدیع است. و بر پایه آثار بلاغی و عروضی قبل از خود؛ بویژه حدائق السحر، معیار الاشعار، معیار جمالی تالیف شدهاست. این اثر میتواند حلقه مفقوده بلاغت دوره تیمور و قاجار را به خوبی روشن نماید و در ترسیم سیر کتب بلاغی سهمی بسزا داشته باشد.
Mat'la" is one of the rhetorical and prosodic works of the seventeenth century in Iran which was written by a literary minister called Razi-al-din Mohammad Ibn Mohammad Shafii Mostofi. He wrote the book by order of Caliph Sultan Mazandarani، one of the Safavid ministers and dedicated to him. The topic of the book revolves around figures of speech including rhetoric، prosody and rhyme. The author of the book has been influenced by the previous works on this subject، including "Me'yar-al-Ash'ar"،" Meyar-e-Jamali" and "Hadayeq-al-Sehr". This study can clarify the missing link in between Teimouria and Qajar Period rhetoric in Iran . It can also be a contribution to the direction that rhetorical books have taken .
خلاصه ماشینی:
"مطلع به سه شیوه از این اثر استفاده میکند،یا بخشی از متن معیار الاشعار بدون هیچگونه دخل و تصرف نقل میشود: «و سلطان المحققین(سقاه الله من کاس الجنان فی اعلی غرف الجنان)ذکر فرمودهاند که:هر مصراعی از رباعی متقدمینقافیه میآوردهاند و آن را بیتی میشمردهاند،مانند رجز مشطور و بیتهای معقد اشعار عربی که آن را منتصفی معیننیست و بدینجهت چهاربیتی و رباعی میخواندهاند و از مربعات بحر هزج شمرده و نزد متأخرین چون مربعات ایناوزان مستعمل نیست و متروک است،هر بیتی از آن ابیات را مصراعی میشمرند و رباعی را«دوبیتی»میخوانند ومصراع سیم را«خصی»میخوانند و قافیه را در آن شرط نمیدانند»(ص 160).
5-1-5-4-بدایع الصنایع در مطلع هیچ اشاره مستقیمی به بدایع الصنایع نشده،تنها در ذیل«تقسیم»و«حسن تعلیل»وجود ابیاتی با تخلص«عطایی»آمده،که تخلص«برهان الدین عطاء الله محمود حسینی»نویسنده بدایع الصنایع است و در ذیل همین صنایع دراین کتاب آمده است(حسینی،1384:194؛188): {Sاهل عالم را غرض یا نفع این عالم بود#یا نعیم و عیش آن عالم که هست آن پایدار#یا رضای حقتعالی یا همه یا خود دو تا#زانکه شد مذکور و سه قسم دگر شد آشکار20S} {Sهفت قسم آمد همه خوش زانکه زینها بر یکی#کان رضای حق بود کرد عطایی اختصار21#از آن شد رام با من ای عطایی آهوی وحشی#که بوی مهر آن وحشی غزال او هم شنید از منS}در معرفی صنایع زیر نیز از دیگر ابیات این نویسنده استفاده کرده است:22 تدبیج(ص 286)؛مشاکله(ص 292)؛ایهام(ص 294)؛عکس و تبدیل(ص 293)؛تفریق(ص 298)؛تقسیم(ص 299)؛جمع مع التفریق(ص 300)؛حسن مطلب(ص 309)؛توجیه(ص 310)؛تاکید المدح بما یشبه الذم(ص 310)؛تاکید الذمبما یشبه المدح(ص 311)؛تجاهل العارف(ص 312)؛استتباع(ص 312)؛تهکم(ص 315)؛تجنیس مذیل(ص 329)؛تجنیس قلب(ص 331)؛قلب مستوفی(ص 341)؛موصل(343)رقطا(ص 345)؛خیفا(ص 345)؛تسمیط(ص 346)."