چکیده:
نظامی عروضی نخستین نویسنده ای است که شرح حال بالنسبه مفصلی از فردوسی در چهارمقاله به دست داده است. وی پس از آن که شنیده ها و یافته های خود را از زندگانی فردوسی بیان می کند، به نقل روایتی می پردازد که در سال 514 در نیشابور از امیر معزی و او سابقا از شخصی به نام امیر عبدالرزاق شنیده بوده است. این روایت بسیار مهم که متضمن حوادثی از آخرین سال های زندگی فردوسی است، هرچند در پژوهش های جدید بسیار مورد توجه و استناد قرارگرفته، اما هیچ گاه جزئیات آن به نحو شایسته نقد نشده است. موضوع این مقاله بررسی این روایت است و بدین منظور گزارش مزبور به قطعاتی تقسیم و مطالب هر قطعه با مآخذ معتبر تاریخی سنجیده و نتیجه گیری شده است
Nezami Aruzi is the first author articulating Ferdowsi's life in Chāhar-Maghāle.
Among his findings، he gives an account of Ferdowsi’s life which was related by Amir Moazi (in 514 A.H.) and Abdol-Alrazagh before him. Although this significant account which includes the best events of Ferdowsi's later life has been considered in recent researches، it has not been criticized in detail. This article first examines the mentioned part and then evaluates each part based on reliable historical sources
خلاصه ماشینی:
"هـم چنـین نـام وی را در همـه مآخذ رجالی عبدالرزاق نوشته اند نه امیر عبدالرزاق و نکته بسیار مهم آن کـه ایـن عبـدالرزاق بـن عبـدالله طوسی شافعی مذهب در تعصب و سخت گیری نسبت به دیگر پیروان مذاهب ، خاصـه شـیعیان دسـت کمی از عمویش خواجه نظام الملک نداشت و چنان که استاد اقبال می نویسد وی هنگامی که ریاست دینی شافعیان نیشابور را بر عهده داشت ، ابوعلی محمد بن احمد فتـال نیشـابوری ، مـتکلم و واعـظ معـروف شیعی و مؤلف روضه الواعظین رابه قتل رسانید و در کتب رجال شیعه نـام او را بـه لعـن یـاد مـی کننـد (همان : ٢٤٨) لذا ممکن نیست کـه چنـین شخصـی اعتنـایی بـه زنـدگانی فردوسـی داشـته باشـد و از تنگ نظری مذکری طبرانی که به احتمال قوی از هم مذهبان خود او بوده به زشتی یاد کند (دربـاره او ← سمعانی ، ١٤١٨: ١٨٨/١؛ همو، ١٤١٧: ١٠٥٧/٢؛ ابن اثیر،١٤٠٧: ٢٠/٩؛سبکی ، ١٩٧٠: ١٦٨/٧؛ خوانسـاری ، .
(229:1372 این نظر هر چند ما را به شخصی خاص راهنمایی نمی کند، اما شایسته درنـگ اسـت ، زیـرا خانـدان ابومنصور تا قرن پنجم در منطقه طوس مشهور بوده اند و بیهقی (٥٥١:٢٥٣٦) یـک بـار در ذکـر حـوادث سال ٤٢٥ از «بقایای عبدالرزاقیان » یاد می کند و اگر شخصی از ایـن خانـدان (کـه یکـی از اجـدادش در گردآوری مأخذ فردوسی اهتمام داشته ) داستانی را از سال های آخر عمر فردوسی برای امیر معـزی نقـل کرده باشد؛ پذیرفتنی خواهد بود."