چکیده:
مقاله حاضر، شهود به طور عام، و رؤیت حضرت حق به طور خاص را از دیدگاه علامه محمد حسین طباطبایی و محیی الدین عربی ـ که در حقیقت نماینده دو مکتب فکری حکمت متعالیه و عرفان هستند ـ مقایسه می کند. موضوعهای مورد بررسی در این نوشتار، توجه به قلب به عنوان محل دریافت شهود، عوامل افزایش قابلیت دریافت تجلیات توسط قلب، خطا در علم شهودی و معیار تشخیص این خطا و شهود خداوند است. با نگاهی به تعریف این دو متفکر از شهود، به نظر می رسد این تعاریف، در یک راستا و در واقع مکمل یکدیگرند. در طرح مساله شهود نیز شباهت هایی بین آنان وجود دارد؛ مثلا از دیدگاه هر دو متفکر، قلب، محل دریافت شهود است و عارف می تواند به کمک برخی مراقبات، قابلیت قلب را برای دریافت تجلیات افزایش دهد. از طرفی، آن دو علم شهودی، خطا پذیر است؛ خطایی که به دلیل غیر الهی بودن وحی یا الهام و یا تفسیر و برداشت نادرست از مشاهدات رخ می دهد. اما تفاوت های مهمی نیز در شیوه تفکر ابن عربی و علامه طباطبایی وجود دارد که به نظر می رسد مهمترین آنها تفاوت جایگاه «عقل» نزد آنان است؛ چنانکه علامه برخلاف ابن عربی برای عقل، به عنوان وسیله شناخت، اهمیت ویژه ای قایل است و آن را یکی از معیارهای تشخیص صحت علم شهودی می داند.
خلاصه ماشینی:
"6-2-2-معرفت عقلی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) خداوند در آیات قرآن در بیش از سیصد مورد بشر را به تفکر،تذکر و یا تعقل دعوت نموده و یا به پیامبر (ص)یادآور میشود که با چه دلیلی حق را اثبات و یا باطل را ابطال کند؛مثلا در بیان چگونگی استدلال انبیا و اولیا در برابر کفار فرموده:{/"قالت رسلهم أ فی الله شک فاطر السماوات و الأرض"/}(ابراهیم10/)و نیز فرموده:{/"و قال رجل مؤمن من آل فرعون یکتم إیمانه أ تقتلون رجلا أن یقول ربی الله و قد جاءکم بالبینات من ربکم"/}(غافر28/)و در حکایت از ساحران فرعون فرموده:{/"قالو لن تؤثرک علی ما جاءنا من البینات و الذی فطرنا فاقض ما أنت قاض إنما تقضی هذه الحیاة الدنیا"/}(طه72/) به اعتقاد علامه،خدای تعالی هرگز از مردم تعبد کورکورانه،یا ایمان بیدلیل به معارف الهی را نخواسته و حتی در مورد احکام هم،با یانکه عقل انسان در بسیاری از موارد علل تشریع آنها را نمیفهمد، اجمالا اشاره کرده که این احکام اثاری دارند که انجام آنها را برای مسلمین مفید کرده است.
از نظر علامه طباطبایی،اولیای معصوم-علیهم السلام-همانند پیامبر-صلی الله علیه و آله-رساننده سالک الی الله به مقصد هستند و سالک برای اصلاح همه خطاهای سیر و سلوک و از جمله مشاهدات خود، باید مرتب اعمال و اقوال و مشاهدات خود را بر قول و فعل و معصومین عرضه و مطابق آن تصحیح نماید،در حالی که ابن عربی تنها قول و فعل پیامبر را معیار رفع خطا در علم شهودی میداند."