چکیده:
برخی از فیلسوفان تحلیلی معاصر در یک تقسیمبندی کلی واقعیتها را به دو گونۀ طبیعی و نهادی تقسیم میکنند. ویژگی اصلی واقعیتهای نهادی این است که متقوم به اعتبار جمـعی انسانها است. این واقعـیتها عمومـا از صـورتبندی قواعد قوامبخش یعنی «X در بافت C، بهعنوان Y محسوب میشود» تبعیت میکنند. وجود چنین واقعیتهایی پرسشهای مهمی را برای فیلسوفان پدید آورده است: چگونه ممکن است واقعیتی صرفا به واسطۀ اعتبار انسانها عینیت یابد؟ ماهیت چنین واقعیتهایی چیست؟ آیا میتوان آنها را ابژکتیو تلقی کرد؟ اگر پاسخ مثبت است به چه معنایی واقعیتهای نهادی ابژکتیوند؟ در این مقاله نشان داده میشود که شالودۀ واقعیتهای نهادی، کارکردهای وضعی است. این کارکردها که مجموعهای از توانهای بایایی را به همراه دارند، به واسطۀ حیث التفاتی جمعی توسط انسانها اعتبار میشوند. بنابراین واقعیتهای نهادی به لحاظ هستیشناختی، سوبژکتیو و به لحاظ معرفتشناختی، ابژکتیوند. ابژکتیویتۀ واقعیتهای نهادی امری کاملا وابسته به زبان است؛ زبان خود نهادی بنیادین برای سایر نهادهاست. 1
خلاصه ماشینی:
"به طور مثال اینکه «ورود بدون مجوز به داخل مرز ممنوع است» و «خروج ساکنان از مرز نیازمند هماهنگی با مسئولان است» واقعیتهایی است که پیشتر معنایی نداشت و اکنون همراه با اعتبار خط یادشده به عنوان مرز و یا به تعبیر دیگر همراه با تعیین جمعی کارکرد وضعی «مرز بودن» برای این خط، تحقق یافتهاند.
حال با اتـکا به فرمول «S، A را انجـام مـیدهد» میتوان تعیین جمعی کارکرد وضعی برای X که محتوای آن ایجاد توانهای بایایی است را به صورت مقدماتی در ساختار زیر بیان کرد: «ما میپذیریم (S واجد توان است (یعنی S، A را انجام میدهد))» عملگر (Operator) مبنایی که در جامعه میتواند توان بایایی ایجاد کند همین ساختار «ما میپذیریم» است که در فرمول اخیر گزارش شد11.
رابطۀ بین دو فرمول «X در بافت C به عنوان Y محسوب میشود» و فرمول «ما می پذیریم (S واجد توان است (یعنی S، A را انجام میدهد))» را این گونه می توان تشریح کرد: پذیرش جمعی فیحد ذاته هیچ ارتباطی با توان شخصی فرد ندارد بلکه این پذیرش ناظر به تعیین یک وضع نهادی برای فرد است.
حال درست است که آن دسته از واقعیتهای نهادی که ذیل عنوان «عبارات Y فینفسه» قرار میگیرند در قالب فرمول «X در C به عنوان Y محسوب میشود» قابل صورتبندی نیستند اما این واقعیتها در قالب فرمول بنیادین «ما میپذیریم (S واجد توان است (S، A را انجام میدهد))» قابل صورتبندی است و توانهای بایایی را به افراد دستاندرکار منتقل میکند."