چکیده:
یکی از اقدام های اثرگذار برای رفع معضلات اجتماعی و از جمله کودکان خیابانی، به کارگیری فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی در جامعه است. برای این که بتوان زمینه ی کارآفرینی اجتماعی را در جامعه ایجاد کرد و سپس بر مبنای آن به حل این معضل اجتماعی پرداخت، نیاز به الگویی در این زمینه در کشور است. از این رو هدف این پژوهش که با روش تحقیق کیفی، نظریه ی مبنایی یا نظریه ی برخاسته از داده ها (GT) انجام شده است، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی برای سامان دهی کودکان خیابانی در ایران می باشد. به این منظور با 22 نفر از اطلاع رسانان کلیدی مصاحبه اکتشافی انجام شد. نمونه گیری هدفمند و بر مبنای «اشباع نظری» بود. تجزیه و تحلیل داده ها براساس کدگزاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در مجموع از مصاحبه ها 552 گزاره ی مفهومی اولیه در مرحله ی کدگزاری باز و 114 گزاره ی مقوله ای در مرحله ی کدگزاری محوری، به دست آمد و در نهایت در مرحله ی کدگزاری انتخابی، قضایایی که روابط تعمیم یافته میان مقولات را منعکس می کنند، وضوح کافی پیدا کردند و الگوی GT نمایان شد. بر اساس الگو، پدیده ی اصلی؛ مسئولیت گمشده در قبال کودکان خیابانی است.
One of the effective measures to solve social problems is to use social entrepreneurial activities in the society. In order to provide an appropriate context for social entrepreneurship and solve these social problems، a model is felt to be needed in this field. The purpose of this study which is based on the qualitative research method، the Grounded Theory (GT)، is to develop a social entrepreneurship model for organizing street children in Iran. Therefore 22 key informants were interviewed based on the "theatrical saturation" and targeted sampling. Open coding and axial coding were applied for data collection from interviews and selective coding was performed accordingly. Totally، by and large، 552 conceptual statements from open coding and 114 categorical statements from axial coding were extracted whereby the hypotheses، reflecting the overall relations among categories، were clearly recognized and a GT model emerged. Based on the model، the phenomenon reflects the missing link of responsibility toward street children.
خلاصه ماشینی:
عضو هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم (تاریخ دریافت مقاله : ١٣٨٩/١١/٢٩، تاریخ تصویب : ١٣٩٠/٤/١٣) چکیده یکی از اقدام هـای اثرگـذار بـرای رفـع معـضلات اجتمـاعی و از جملـه کودکـان خیابـانی ، به کارگیری فعالیت های کارآفرینانه ی اجتماعی در جامعـه اسـت .
از این رو هدف این پژوهش کـه بـا روش تحقیق کیفی ، نظریه ی مبنایی یـا نظریـه ی برخاسـته از داده هـا (GT) انجـام شـده اسـت ، تـدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی برای سامان دهی کودکان خیابانی در ایران می باشد.
هم چنین پژوهش های مختلفی انجام شده که نشان می دهد بین خلاقیـت اجتمـاعی ، درگیـر شدن (مشارکت فعال ) شهروندان (١٩٩٨ ,King, Feltey and Bridget ;٢٠٠٢ ,Davis) در عرصه های اجتماعی و سرمایه ی اجتمـاعی رابطـه و هـم بـستگی وجـود دارد و پیامـد چنـین ارتباطی ، "کارآفرینی اجتماعی " است (علی میری ، ١٣٨٥ ص، ٢٢-٣).
این موسسه به تازگی از برنامه های کارآفرینانه ی اجتماعی بـرای زنـدانیان هوسـتون استفاده کرده ، مهارت های مورد نیاز برای راه اندازی بنگاه های اقتصادی را به زنـدانیان ایـن ایالت آموزش می دهد تا بتوانند به محض آزادی در کنار سایر سـازمان هـا مـشغول بـه کـار شوند (٢٠٠٨ ,Miller &Certo ).
یافته های این تحقیق در زمینه ی مقوله ی شرایط و زمینه هـا شـامل شـاخص هـای : محـیط فرهنگی ، محیط اجتماعی ، محیط اقتصادی ، محیط سیاسی و محیط حقوق و قوانین است که بـه طـور عمـده بـا نتـایج تحقیـق هـای ( ,Alvord, Brown& Letts ;٢٠٠٦ ,Robinson &Mair 2003; Jenssen & Havnes, 2002; Guclu & Dees, 2002; Lewis, 2001; Orhan & ٢٠٠٠ ,Usaid ;٢٠٠١ ,Scott) سازگار است .