چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط شیوه های حل مساله و ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه، با انتخاب تصادفی طبقه ای 374 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران در سال 1390-1389 و با روش توصیفی- همبستگی و از طریق تکمیل دو پرسش نامه ی بررسی ویژگی های کارآفرینی و شیوه های حل مساله انجام شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر کدام از شیوه های چهارگانه ی حل مساله با ویژگی های کارآفرینی دانشجویان رابطه ی معنادار و مثبت دارند. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که شیوه های عقلانی و عمل گرا، 33 درصد از کل واریانس ویژگی های کارآفرینانه ی دانشجویان را پیش بینی می-کنند و سهم شیوه ی حل مساله ی عقلانی از این میزان، 56/0 می باشد. سایر شیوه های حل مساله قادر به پیش بینی معنادار ویژگی های کارآفرینانه ی دانشجویان نیستند. تقویت این دسته از شیوه های حل مساله با گنجانیدن متون و تمرین های مرتبط در محتوای برنامه های درسی دانشجویان، می تواند به رشد استعداد کارآفرینی دانشجویان کمک کند.
This descriptive –correlative research was conducted to investigate the relationship between students’ problem¬¬¬¬-solving styles and their entrepreneurial personality traits at Shahid Chamran University. For this purpose، 374 undergraduate students (2010 – 2011) were selected by a classified random sampling whereby they completed two questionnaires for assessing their problem solving styles and entrepreneurship characteristics. The results indicated that: all of the four problem solving styles have positive relationship with students' entrepreneurial features. Also the regression results indicated that the rational and pragmatic styles، predicted about 33 percent of the total variance of the entrepreneurial features of students. Beta coefficient of rational style of problem solving for predicting entrepreneurship features was 0.56%. We believe that reinforcement of this style، by including the texts and exercises in textbooks، can help develop the students’ entrepreneurial personality.
خلاصه ماشینی:
دانشجوي کارشناسي ارشد مديريت آموزشي دانشگاه شهيد چمران اهواز (تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩٠/٦/٢٢، تاريخ تصويب : ١٣٩٠/١٠/٢٥) چکيده ايـن پـژوهش بـا هـدف بررسـي ارتبـاط شـيوه هـاي حـل مـسأله و ويژگـي هـاي شخـصيتي کارآفرينانه ، با انتخاب تصادفي طبقه اي ٣٧٤ نفر از دانشجويان کارشناسي دانشگاه شهيد چمران در سال ١٣٩٠-١٣٨٩ و با روش توصيفي - همبستگي و از طريق تکميل دو پرسش نامه ي بررسي ويژگي هاي کارآفريني و شيوه هاي حل مسأله انجام شده است .
چنگ و همکاران ١ (٢٠٠٣) تفاوت هاي عمـده بـين افـراد بـا گـرايش حـسي و افـراد بـا گرايش شهودي را در ايـن نکتـه مـي داننـد کـه افـراد گـروه اول از مـسائل جديـد اجتنـاب مي کنند؛ مگر اين که راه حل هاي استانداردي براي آن ها وجود داشـته باشـد، بـه روش هـاي تثبيت شده براي انجام کارها گرايش دارند، به حقايق و اشکال علاقه دارنـد، بـه انجـام بهتـر کارها با جزئيات توجه مي کنند، کارها را به صورت نظام مند و گام به گام انجام مي دهند، بـه جزئيات راهوار دقت مي کنند، نسبت به شرايط پيچيده ، بي حوصله هستند و نسبت بـه زمـان حال نگراني بيش تري دارند، اما افراد گروه دوم به حل مسائل جديد تمايل دارند، از انجـام کارهاي تکراري بيزارند، در کشف الگوها و ارتبـاط بـين داده هـا توانمندنـد و بـيش تـر بـر شرايط جهاني و وسيع تمرکز دارند، در حرکت از خاص به عام و رسيدن سريع به راه حـل ، بهتر عمل مي کنند.
در پاسـخ بـه سؤال نخست تحقيق مبني بر اين که : آيا بين شيوه ي عقلانـي و ويژگـي هـاي کارآفرينانـه ي دانشجويان دانشگاه شهيد چمران رابطه وجود دارد؟ ضريب همبستگي ٠/٥٦ به دسـت آمـد کـه بيـانگر وجـود رابطـه ي مثبـت معنـادار بـين شـيوه ي حـل مـسأله ي عقلانـي و اسـتعداد کارآفريني دانـشجويان اسـت .