چکیده:
بنگاه های اقتصادی اگرچه با اندازه هایی کاملا متفاوت به بازار وارد می شوند، اما واقعیت های موجود نمایانگر آن است که با گذشت زمان، توزیع اندازه بنگاه های جدیدالورود به فعالیت اقتصادی، از پراکندگی به همگنی بیشتر می گراید. این موضوع در ادبیات اقتصاد صنعتی با عنوان دینامیزم صنعتی شناخته شده است. در این حوزه و میان دیدگاه های متفاوتی که می کوشد تغییر در توزیع اندازه را با گذشت زمان توضیح دهد، دیدگاه یادگیری بر اساس تجربه[1] دیدگاهی غالب است که بر اساس آن بنگاه های اقتصادی با هر اندازه ای به فعالیت وارد شوند، با گذشت زمان یاد خواهند گرفت که اندازه ای که آنها می توانند در بلندمدت در بازار باقی بمانند، چه میزان است. در این میان، بنگاه هایی که نتوانند در زمانی معقول به چنین یادگیری دست یابند، مجبور خواهند بود که از بازار خارج شوند. از این رو، بررسی نحوه توزیع اندازه بنگاه های اقتصادی در زمان ورود و تعدیل آن با گذشت زمان، موضوعی است که از هر حیث اهمیت یافته و نه تنها می تواند برای بنگاه های جدیدالورود کاربردی اساسی داشته باشد، بلکه می تواند با کاهش زمان تعدیل برای بنگاه های موجود، امکان بقای آنها را در بازار افزایش دهد. بر این اساس، بررسی این موضوع که تاکنون در اقتصاد ایران کمتر بدان توجه گردیده، موضوع اساسی این مقاله را تشکیل داده و بررسی آن در صنایع تولیدی ایران با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، کانون تمرکز این مقاله با استفاده از داده های بنگاه های صنعتی، جمع آوری شده توسط مرکز آمار ایران طی دوره ای ده ساله می باشد. نتایج حاکی است که متوسط اندازه بنگاه های جدیدالورود در صنایع مورد بررسی، کوچکتر از این متوسط در بنگاه های موجود در صنایع مذکور بوده است. به عبارت دیگر و همسو با مطالعات انجام شده، بنگاه های اقتصادی صنایع تولیدی ایران نیز در مقایسه با بنگاه های موجود در اندازه هایی کوچکتر متولد می شوند. علاوه بر آن، پراکندگی گسترده اندازه این بنگاه ها در زمان ورود در اکثر صنایع با یادگیری طی دوره کاهش یافته و به سمت همگنی بیشتر و تعدیل اندازه گرایش یافته، همچنین نتایج نشان دهنده آن است که اگرچه در قریب به اتفاق صنایع منتخب مورد بررسی، متوسط اندازه بنگاه های جدیدالورود باقیمانده تا پایان دوره افزایش یافته، اما شدت افزایش در بین این بنگاه ها در سه گروه بنگاه (با اندازه ای کوچکتر از متوسط، نزدیک به متوسط و بزرگ تر از اندازه متوسط صنعت) قابل تفکیک است. متوسط رشد اندازه بنگاه های در دامنه میانی، حدود نصف رشد گروه کوچکتر است، در حالی که این رشد برای بنگاه های در گروه بزرگتر حدود نصف گروه قرار گرفته در دامنه نزدیک به متوسط اندازه صنعت است. این موضوع به عنوان اساسی ترین یافته های بررسی دینامیزم صنعتی در اقتصاد ایران، نشان دهنده آن است که بر خلاف معمول، معیار کوچک و متوسط می تواند متناسب با نوع صنعت تغییر یافته و یا تحت تاثیر زمان قرار گیرد. بنابراین، اطلاق تعریفی مطلق برای مفهومی متغیر (بنگاه های کوچک، متوسط و بزرگ) با توجه به یافته های این پژوهش چندان منطقی به نظر نمی رسد.
Although many firms enter into the market in completely different sizes، recent facts show that the size distribution of new-entrant firms tend to more homogeneity than disparity over time. This is known as industrial dynamics in the literature of industrial economics. The dominant view in this area is learning by doing، in which firms can enter into an activity at any sizes. However، they will learn over time that which size of the market is effective enough to enable them to remain in the market in the long run to give them the chance to adjust their size. Meanwhile، firms that failed to learn it in a reasonable time will have to exit the market. Therefore، the most significant objective of this paper is to review the way of size distribution in firms in arrival time and its adjustment over time in Iran that is not so far taken into consideration well. This subject can have prestigious application for new-entrant firms as well as increasing their lifetime in the market by decreasing adjustment time for incumbent firms. A descriptive-analytical method has been applied for doing this research. The industrial firm data collected by Statistical Center of Iran (SCI) in ten consecutive years are also used for this purpose. The results indicate that the average size of new-entrant firms is smaller than that of incumbent ones. In other words، manufacturing firms in Iran are born smaller in size in comparison with incumbent firms. Additionally، broad size dispersion of the firms at arrival decline during the learning by doing in most industries and tend to more homogenous size distribution. The results have also revealed that although in most selected industries the average size of new entrants has been increased، the intensity of increase is separable in three groups: 1. firms smaller than industry average، 2. firms with close size to the average industry size and 3. firms larger than industry average. Average growth of firm size located in the middle range (group 2) is about half of this measure toward group 1. However، average growth of firm size located in larger groups (group 3) is about half of this measure toward the group 2. This subject as the most essential findings of the industrial dynamics in the economy of Iran indicate that -unlike the usual- small and medium criterion could be modified to suit the type of industry or be influenced by time. Finally، the findings of this research imply that applying absolute definition for a variable conception (small، medium and large firms) cannot be considered rational.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر آن،پراکندگی گسترده اندازه این بنگاهها در زمان ورود در اکثر صنایع با یادگیری طی دوره کاهش یافته وبه سمت همگنی بیشتر و تعدیل اندازه گرایش یافته، همچنین نتایج نشان دهنده آن است که اگر چه در قریب به اتفاق صنایع متخب مورد بررسی،متوسط اندازه بنگاههای جدید الورود باقیمانده تا پایان دوره افزایش یافته،اما شدت افزایش در بین این بنگاهها در سه گروه بنگاه(با اندازهای کوچکتر از متوسط،نزدیک به متوسط و بزرگتر از اندازه متوسط صنعت)قابل تفکیک است.
در این مطالعه با توجه به چشمانداز کلی صنعت،به بررسی تحول در 12 گروه از بنگاههای جدید الورود درصنایع منتخب و به منظور تجزیه و تحلیل فرایند همگرایی توزیع اندازه بنگاهها بر حسب اشتغال پرداخته شده و هدف از این تجزیه و تحلیل یافتن موارد زیر است: 1-آیا چولگی توزیع اندازه بنگاهها به سمت راست در مورد بنگاههای جدید الورود و بنگاههای کوچک نیز مصداق دارد؟ 2-چگونه توزیع اندازه بنگاهها در طول زمان با افزایش سن بنگاهها تغییر میکند؟ 3-آیا تخمین چگالی کرنل،عدم همگنی صنایع در سرعت همگرایی به توزیع لگ-نرمال را نشان میدهد؟ در این پژوهش و با توجه به محدودیتهای زمانی پیشرو،تنها امکان بررسی و پیگیری وضعیت عملکرد بنگاههای جدید الورود به چهار صنعت و در طول دوره زمانی شش سال وجود داشته و لازم به ذکر است که تفاوت در ویژگیهای صنایع مورد بررسی که به دلیل هزینههای اولیه غیر قابل جبران1و نرخ ورود به آن صنعت ایجاد گردیده،مسیر همگرایی به سمت توزیع لگ-نرمال را تحت تأثیر قرار میدهد."