چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هوش عاطفی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با واسطه گری رضایت از تحصیل بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم دبیرستان های شیراز بود که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 386 دانش آموز بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند. هوش عاطفی به وسیله مقیاس هوش عاطفی (پترایدز و فارنهام، 2001 به نقل از مارنانی،1382) و رضایت از تحصیل به وسیله مقیاس رضایت از تحصیل (احمدی، 1388) اندازه گیــری شد. شاخص پیشرفت تحصیلـی، معدل دانش آموزان بود که به نمره Zتبدیل شد. با استفاده از تحلیل مسیر مدل واسطه ای پژوهش مورد بررسی قرارگرفت. نتایج تحلیل رگرسیون با استفاده از مراحل بارون و کنی (1986) نقش واسطه ای رضایت از تحصیل در رابطه بین هوش عاطفی و پیشرفت تحصیلی را تایید کرد. همچنین هوش عاطفی به طور مستقیم نیز قادر به پیش بینی پیشرفت تحصیلی بود.
The aim of this study was to investigate relationships between emotional intelligence and academic achievement with mediator of academic satisfaction. The 386 high school students were tested using the EmotionalIntelligence Questionnaire (Petrides & Furnham، 2001، cited in Marenani، 2003) and Academic Satisfaction Questionnaire (Ahmadi، 2010). Grade point average was selected as an index of academic achievement. Multiple regression analysis (Baron and Kenny، 1986) revealed that scores of emotional intelligence predicted Academic achievement with mediator of academic satisfaction. In addition، the scores of emotional intelligence showed significant direct effect on academic achievement.
خلاصه ماشینی:
بعضی از پژوهش ها نشان از 5 همبستگی مثبت و معنی دار هوش عاطفی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد (بارداچ ، -Flores -Emotional intelligence -Salovey " Mayer "-Schutte (-Bardach ٢٠٠٨؛ آستین ١و همکاران ، ٢٠٠٥؛ پترایدز٢و همکاران ، ٢٠٠٤؛ اعتمادی و نوری، ١٣٨٧؛ ثمری و طهماسبی، ١٣٨٦؛ رضویان شاد، ١٣٨٤؛ بشارت و همکاران ، ١٣٨٥؛ دهشیری، ١٣٨٥) و برخی دیگر به عدم رابطه میان هوش عاطفی و پیشرفت تحصیلی دست یافتند.
-Beaker 6-Kim " Sax 8-Thompson :-Czpryn -Poirot -Kofman " Gilligan -Demaris " Kritsomis " -Extremera " Fernandez – Berrocal ( -Cannon " Ranzijn معناداری در خصوص رابطه هوش عاطفی با ادراک رفتار معلم (روبی تایل ،٢٠٠٧)، رهبری موثر (مارتین ٢، ٢٠٠٨)، انگیزش (بایسیسار٣، ٢٠٠٨؛ کریستی ٤و همکاران ، ٢٠٠٧؛ لی ٥، ٢٠٠٥؛ مایرو سالووی، ١٩٩٧؛گلمن ٦، ١٩٩٥) گزارش نموده اند.
بر این اساس سؤالات پژوهش عبارتنداز: ١- آیاهوش عاطفی می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابه صورت معناداری پیش بینی کند؟ ٢- آیاهوش عاطفی می تواند رضایت ازتحصیل دانش آموزان رابه صورت معناداری پیش بینی کند؟ ٣- آیاهوش عاطفی ورضایت ازتحصیل می توانندبه طور همزمان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابه صورت معناداری پیش بینی کنند؟ ٤- آیارضایت ازتحصیل نقش واسطه ای دررابطه بین هوش عاطفی وپیشرفت تحصیلی دارد؟ -Robitaille -Martin -Bissessar "-Christie (-Lee ,-Golman روش پژوهش مشارکت کنندگان :جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم دبیرستان های شیراز بود که درسال تحصیلی ٨٨-٨٧مشغول به تحصیل بودند.