چکیده:
در این مقاله سعی شده است به نقش و به تبع آن به انتظارات جامعه از حوزه در رابطه با توسعه¬ی دینداری، به عنوان یک استراتژی بنیادی و کارامد، از دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) و با بهره گیری از نظریات شهید مطهری، که با یکدیگر تلفیق شده است و در نتیجه مجموعه ای منسجم را فراهم می سازد، پرداخته شود.
فرض ما در نوشتار بر این است که این انتظارات زمانی تحقق می یابد که حوزه ها بتوانند انتظارات امام و رهبری و شهید مطهری را در سه بخش انتظارات تحصیلی ـ علمی، رفتاری و تبلیعی تامین کنند.
برای پاسخ گویی به این انتظارات، بی تردید حوزه های علمیه، سخت نیازمند توجه به اموری مانند برنامه ریزی صحیح و دقیق به امر آموزش، و نگاه پروسه ای به امر پژوهش و تحقیق و تولید علم و دانش دارند، تا از لابه لای منابع و متون دینی، افق های نوینی را به روی جامعه گشوده و با بصیرت و نواندیشی از آفت های تحجر و التقاط به دور بوده، و با پرهیز از دنیاگرایی و روی آوردن به دنیا، و تهذیب روح و روان از رذائل اخلاقی، و حشر و نشر با مردم پیام های دینی و معنوی را به شایستگی و به گونه ای جذاب و روح پسند مطرح نمایند، تا از این طریق به رشد شتابنده در عرصه ی توسعه ی دینداری دست یابند.
خلاصه ماشینی:
"حوزهها با تمام توان ایشان در جایی دیگر در اهمیت این مسأله میفرماید: وضعیت دوران انقلاب و توجه روزافزون به اسلام در خارج از مرزهای کشوراسلامی ایجاب میکند که علمای دین،با بینشی کاملا نو و با استفاده ازذخیرهی بیپایان معارف دین و با اسلوب فقاهت سنتی و اجتهاد زنده و پویا،راه جامعهی اسلامی را هموار نمایند و حوزههای علمیه با تحولی اساسی،خود را با نیازهای امروز جهان تطبیق داده و نوآوری را هدف برنامههای خودقرار دهند و با صرف وقت لازم و برجسته کردن اصول و مبانی فقاهت راه رابرالتقاط و کجروی ببندند(همان،69/3/10).
موضعگیریهای دشمنان به درستی همان حقیقتی را برای مردم آگاه وجامعهی روحانیت متعهد و انقلابی آشکار میسازد که امام حکیم و روشنبینما بارها آن را بیان کردهاند،یعنی اولا اینکه قدرشناسی از روحانیون بزرگوارو تبعیت از آنان وظیفهای دینی و ملی و انقلابی است که هیچگونه غفلت از آنجایز نیست،ثانیا اینکه تحجر و واپسگرایی در میان روحانیون و یا خداینخواسته توجه به منافع شخصی و دنیاطلبی و روی آوردن به زیورهای مادیو سوء استفاده از امکانات اجتماعی خطرش برای روحانیت کمتر از حملاتدشمن نیست،بلکه به مراتب از آن بیشتر است و ثالثا وضعیت دوران انقلاب وتوجه روزافزون به اسلام در خارج از مرزهای کشور اسلامی ایجاب میکندکه علمای دین با بینشی کاملا نو و با استفاده از ذخیرهی بیپایان معارف دین و با اسلوب فقاهت سنتی و اجتهاد زنده و پویا راه جامعهی اسلامی را هموارنمایند و حوزههای علمیه با تحولی اساسی خود را با نیازهای امروز جهانتطبیق دهند و نوآوری را جهت و سمت برنامههای خود قرار دهند و البته بااعمال دقت لازم و برجسته کردن اصول و مبانی فقاهت راه را برالتقاط وکجروی ببندند."