چکیده:
اختلالی که در کارکرد اجتماعی آموزه های دینی مشاهده می شود، طبعا به یکی از دو امر برمیگردد؛
یا در عناصر متنی اشکالی پیش آمده است،
یا نیروی انسانی خوب کار نمیکند.
با فاکتور گرفتن گزینه ی اول، و حواله دادن به جای مقتضی، بحث به نقطه ی مشخص و محدودی در گزینه ی دوم فرو میکاهد؛ غفلت متدینان، به ویژه خواص، از معنویات. اما این غفلت ابعاد مختلفی دارد که در طول مقاله بدان ها اشاره میشود ابعادی همچون ضعف معرفت، دنیا گرایی و تک نگری، غریزه گرایی و شعور گریزی، خودباوری برخاسته از زودباوری، گروه گرایی کهنه و پیشرفته.
نویسنده با در نظر داشتن این فرض که «ضعف در معنویت عامل مهمی در شکست اهداف نظام مقدس اسلامی است»، سعی می کند به مساله ی تحقیق خود یعنی: «چگونه می توان بر مشکلات هدفی جامعه ی اسلامی فائق آمد؟» پاسخ دهد. وی با استفاده از روش کتابخانه ای و در مایه ی توصیفی در این نوشتار به کاوش پیرامون مسائل یاد شده پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله در این بیان از آگاهان به مسائل دینی و عهدهداران امر ونهی جامعه به عنوان منشأ دگرگونیهای مثبت و منفی جامعه یاد نموده است؛چند که در نگرش کاملی به جامعه،از منظر آسیبشناسی،صرفا فساد مسؤولینعلت پیدایش فساد در جامعه نیست،بلکه مقدار معتنابهی از آن به عوارض ناشیاز عدم تخصص کافی و عدم مدیریت علمی در حوزهی ساماندهی نیرویانسانی است.
2)متن جامعه،یعنی متکای قدرت رهبران،نیز به تأسی از آنان تنبلیگزیده،رفاهگرایی را پیشه ساخته و تن به سختی و خواری ندادهاند و دشمن رابرخود چیره ساختهاند،و با رویکرد به این خصلت و عادت نامیمون عواقب تلخی را برای خود و مردم آفریدهاند،لذا در بیان پیامبر صلی الله علیه و اله و امامان علیهم السلام اینخصلت به عنوان اساس پلیدیها،خطاها و گناهان تعبیر شده است(احسائی،1405 ق،27/1)؛و در بعضی از روایات آن را دام،تور و شبکهی شیطاننامیدهاند(تأمل کنید در ترادف مفهومی دو واژهی: ten و شبکه).
هرکس در مرجعیت نیازدیگران باشد،به هر اندازه که بیشتر مصدر و مرجع ضمیر حوایج خلق باشد،آسیبی نیز که از رهگذر این نردبان مقوایی-آرزوهای دور و دراز-به خودش ودیگران میرسد سنگینتر است تا آنجا که مثل عمر سعد بر تاریخ انسانیت ستممیکند،لیکن اگر اهمیت و نقش شخص در حد آن روستایی و مرغاش باشد تنهازیانی که از ترتب اوهام راجع به فروش تخممرغها نصیب او میشود از دستدادن همان دستمایهی اندک اوست و زیانی به دیگری نمیرسد."