چکیده:
هزارویکشب همچون بسیاری از آثار ادبی جهان آیینهای است که کهننمونهها را، بهعنوان محصولات تجربههای مکرر بشر که در ناخودآگاه وی به یادگار نهاده شدهاند، بهشیوهای نمادین منعکس میکند. مطالعه روانکاوانه اسطورهها، که گنجینه آرزوها و اندیشههای بشریاند، نشاندهنده حضور ناخودآگاه جمعی است که در این نمونههای ازلی آشکار میشوند. در این پژوهش یکی از داستانهای هزارویکشب با عنوان «جوذر» با توجه به یافتههای یونگ در عرصه روانشناسی اسطوره تحلیل میشود. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در این اثر علاوه بر کهننمونههای اصلی همچون آنیما، آنیموس، پیر دانا، سایه و مادر، انواع کهننمونههای فرعی نیز به چشم میخورند. کهنالگوها در سه دسته موقعیتهای کهننمونهای، شخصیتهای کهننمونهای و نمادهای کهننمونهای طبقهبندی شدهاند. در این پژوهش انواع موقعیتهای کهننمونهای چون سفر، دیدار با آنیما و پیر خردمند و انواع شخصیتهای کهننمونهای چون قهرمان، پیر دانا و مادر و انواع نمادهای کهننمونهای چون اعداد و حیوانات دیده میشود. بررسی موردی حاضر درباره یکی از داستانهای هزارویکشب نشاندهنده قابلیت بالای این اثر برای مطالعه روان جمعی مشترک بشر در طول تاریخ است که شامل قصهها و افسانهها نیز میشود.
One Thousand and One Nights"، like many other literary works of the world، is a mirror which reflects the archetypes that are the product of different mankind’s repeated experiences left at his unconscious. The psychoanalytic study of myths which are a repository of mankind's aspirations and thoughts shows the presence of “collective unconscious” as denoted by Jung، revealed in archetypes. This study aims to analyze one of the stories of the book "One Thousand and One Nights"، named "Jozar"، in the light of Jung's findings in the realm of psychology of myth. The findings show that in this story there are some other secondary archetypes other than the major archetypes such as Anima، Animus، Wise old man، Shadow and Mother. The archetypes are classified into three categories: Archetypal situations، characters، and symbols. In this study، different types of archetypal situations are journey، visiting the self، and visiting anima. Different archetypal characters include The wise old man، Anima، Animus، Shadow، and Mother. The archetypa
l symbols analyzed involve numbers، animals، objects، etc. The present study confirms the high potentials of "One Thousand and One Nights" to be studied as mankind's common collective psyche along with history which includes stories and legends as well.
خلاصه ماشینی:
"oohay@hemzaghefeta تاریخ دریافت:90/4/18 تاریخ پذیرش:90/7/10 فصلنامۀ زبان و ادبیات فارسی،سال 19،شمارۀ 70،بهار 1390 {IBهزار و یکشب نشان دهندۀ قابلیت بالای این اثر برای مطالعۀ روان جمعی مشترک بشر در طول تاریخ است که شامل قصهها و افسانهها نیز میشود.
او اساطیر را تظاهرات و بیان بنیادی طبیعت انسانی به شمار میآورد؛هنگامی که اسطوره و افسانهای به صورت کلمات تشکیل و بیان شود،درست است که خود آگاهی آن را شکل و سازمان داده است،اما روح این افسانه یعنی کشش خلاقی که نشان میدهد،هیجانات و احساساتی که مجسم میکند و حتی تا حدود بسیاری موضوع آن،از ناخود آگاه قومی(جمعی) ناشی میشود(فوردهام،1388:44)مردم بدوی تمایز و تفاوتی میان خود و طبیعت قائل نمیشوند؛یعنی هر آنچه در جهان خارج آنان روی میدهد در ایشان نیز پیش میآید و برعکس.
1. شخصیتهای کهن الگویی این حکایت برپایۀ چند شخصیت اصلی مانند جوذر،مادر جوذر،برادران جوذر و عبد الصمد و تعدادی از شخصیتهای فرعی مانند مرد نانوا،مرد بازرگان،برادران عبد الصمد،پادشاه،وزیر و شاهزاده بنا شده است.
اهمیت و تأثیر این دو شخصیت کهن الگویی قابل انکار نیست؛اما نسبت به عبد الصمد در درجۀ پایینتری قرار دارد؛تا به آنجا که جوذر با دیدن عبد الصمد با مرد بازرگان وداع میکند و با عبد الصمد همراه میشود.
در هزار و یک شب نیز مواردی این چنینی بارها دیده میشود که یکی از آنها مراتب دست یابی جوذر به گنج شمردل یا همان خویشتن خویش است.
مهمترین جایگاه بروز این نماد در داستان در هفت مرحلهای است که جوذر برای عبور از آن باید هر دری را بکوبد و پس از آن با موجود پشت در مواجه شود و در صورت پیروزی دری دیگر برای او گشوده میشود."