چکیده:
عماء ازمباحث مهم عرفان است که در آن از جایگاه پروردگار قبل از خلقت مخلوقات و از حقیقت وجود قبل از ظهور و تعین بحث می شود. این موضوع از یک سو مربوط به مقام وجایگاهی است که منشا خلقت است و فرایندهای غیبی منجر به خلقت موجودات در آنجا رخ می دهد و از سوی دیگر به گستره شهود و معرفت عارف و نهایت تعالی و اوج گیری وی و ساحت یا ساحت های تاریک و رمزآلودی که از دسترس هر سالک تیزپروازی خارج است مربوط می گردد. بین اصحاب عرفان دونظریه مشهور درخصوص عماء وجود دارد. برخی آن را مقام احدیت و تعین اول و برخی آن را مقام واحدیت و تعین دوم دانسته اند. اما امام خمینی در این خصوص نظریه ای بدیع و اختصاصی مبنی بر انطباق مقام عماء با «فیض اقدس» را مطرح ساخته اند. این مقاله درپی آن است که از یک سو به ارزیابی نظریه امام و اختصاصی بودن آن و از سوی دیگر به ارزیابی وآزمون صحت واستحکام آن بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"امام در عین حال از جهتی بین دو قول اول،یعنی«واحدیت»و«فیض منبسط»تفاوت قائل شدهاند؛یعنی قول اول را به دلیل آنکه«برزخ بین آسمان و زمین مخلوقات»است وق ول دوم را به دلیل آنکه«برزخ بین آسمان واحدیت(نه احدیت)و زمین مخلوقات است مطرح کردهاند و از اینجا معلوم میشود که ایشان در قول اول:«جنبۀ غیبی و باطن واحدیت»و در قول دوم«وجه ظهور و تجلی آن»را که فیض مقدس و وجود منبسط است،مد نظر قرار داده و حتی آن را برای عماء مناسبتر دانستهاند،و به این لحاظ قول به واحدیت را به دو قول مختلف تقسیم کردهاند.
3-با توجه به اینکه به دلیل خارج بودن عماء از کثرت خلقی،امکان تطبیق آن با مقام احدیت یا هویت غیبی نیز هست،امام برای گزینش فیض اقدس به عنوان عماء و ترجیح آن به احدیت،این دلیل را آوردهاند که چون در حدیث،سؤال از«رب»(جایگاه رب قبل از خلق)شده است[و این جایگاه باید متصف به ربوبیت باشد]و مقام احدیت یا حقیقت غیبی متصف به هیچ صفتی نیست[و مقام آن برتر از اتصاف به هر صفتی است]لذا عماء را بر آن حمل نکردیم(امام خمینی الف 1381:29) (1).
امام در این روایت انوار را«عالم عقلی»و نور الانوار را«فیض منبسط و وجود مطلق»(مشیت مطلقه)که سرآغاز حقایق عقلی و جز آن،و مبدأ عوالم بالا و پائین است دانستهاند برای آنکه مشخص سشود که مقام مشیت مطلقه شامل کلیۀ تعینات اسمایی است- که امام براساس تعمیم دادن معنی خلق به تعینات اسمایی،نظریۀ خود مبنی بر فیض اقدس بودن عماء را مطرح کردهاند-این فراز از سخن ایشان قابل توجه و تأمل است: ان للمشیئة المطلقة مقامین:مقام اللاتعین و الوحدة،مقام لا الظهور بالوحدة؛و مقام الکثرة و التعین بصورة«الخلق»و«الامر»..."