چکیده:
یهودیت تحریفنشده، دینی الهی و توحیدی است که از آغاز، پرچم مبارزه با شرک را برافراشته و در برابر ادعای الوهیت فرعون و فرعونیان قد علم کرده است. شاهد اصلی این واقعیت، بیانات قرآن کریم دراینباره در فرازهای گوناگون است. قرآن کریم میفرماید: وقتی ساحران در برابر معجزة حضرت موسی( شکست خوردند، اظهار داشتند که به خدای آسمانها و زمین ایمان آوردهاند؛ خدایی که خدای موسی و هارون است (اعراف:121ـ122). با اینهمه، برخی از یهودیتپژوهان همچون جولیوس ولهاوزن در برداشتی ناصواب از تنخ و ظواهر برخی قطعات عهد عتیق، در این موضوع تردید افکنده و مدعی شدهاند که یهودیت در آغاز دینی شرکآمیز بوده و بهگونهای یگانهپرستی را در دستور کار خود داشته است، ولی بهتدریج در دوران جلای بابلی این نگرش کنار گذاشته شده و توحید و یکتاپرستی در آن رواج یافته است. در این نوشتار با نفی برداشت این افراد، بر یکتاپرستی یهودیت از آغاز و از زمان حضرت موسی( تأکید ورزیدهایم و با ادلة مبتنی بر عهد عتیق، این مطلب را اثبات کردهایم.
Undistorted Judaism is a divine and monotheist religion that has raised the flag of struggle against polytheism and resisted against Pharaoh and his people from its beginning. The clear evidence of this struggle and resistance is Quran's statements revealed in several phrases. The Holy Quran states:" when wizards were defeated by Moses' miracle، they said they adhere to the belief in the Lord of the world and heavens; the Lord of Moses and Aaron." (Quran: chapter 7: verses: 121-122). However، Some researchers of Judaism، like Julius Wellhausen، in an false perception of Tanakh and apparent meanings of some chapters of Old Testament، have cast doubt on the issue and claimed that Judaism was a polytheist religion and pursued a kind of Unitarianism at the beginning; but gradually this attitude was dismissed at the time of Babylon Exodus and monotheism prevailed. The present paper rejects aforementioned perception، insists on monotheism of Judaism since Moses' time، and proves this، using arguments taken from Old Testament.
خلاصه ماشینی:
"یعنی، توحید در عبادت، که خود نتیجة توحید در الوهیت است، مورد نظر خداوند است و اگر از این امر مهم غفلت شود، خشم و غضب الهی برافروخته میشود: خدایان دیگر را از خدایان طوایفی که به اطراف تو میباشند پیروی منمایید؛ زیرا یهوه خدای تو در میان تو خدای غیور است.
نتیجهگیری آنچه تا اینجا کانون توجه قرار گرفت این بود که عهد عتیق در برابر شرک و پرستش خدایان دیگر چه از سوی بنیاسرائیل و چه از سوی دیگر اقوام و ملل واکنش شدیدی نشان داده و لذا نمیتوان به هیچ صورتی شرک و تقریر خاص آن، یعنی یگانهپرستی را از آن بهدست آورد؛ چه اینکه اگر رویکرد مونولتری و یگانهپرستی میان این قوم رواج داشت، ایشان میبایست در برخورد با مشرکان و سایر اقوام و ملتها که خدایانی دیگر را میپرستیدند، نرمش بیشتری به خرج، و دستکم به آنها فرصت اصلاح و تغییر نگرش به خدای یهوه داده میشد.
بر اساس آنچه در این نوشتار کانون بررسی قرار گرفت، عهد عتیق، بهویژه آثاری که تا پیش از دوران اسارت بابلی نگاشته شدهاند، از دو حیث دستکم بر توحید و یکتاپرستی پافشاری میکنند و از شرک گریزاناند: الف) با شرک اقوام مختلف و حتی خود بنیاسرائیل برخوردی تند و شدید داشتهاند؛ ب) اوصافی را به خداوند سبحان نسبت دادهاند که اساسا جایی برای غیر او نمیماند."