چکیده:
این نوشتار به روش تحلیلی ـ توصیفی به چیستی ملائکه و تبیین آن از دیدگاه ملاصدرا پرداخته است. این مقاله درصدد اثبات ملائکه، چیستی ماهیت ملائکه و تعدد آنان، بیان اوصاف و اصناف ملائکه از نگاه فلسفی میباشد، و محوریت آن آرای ملاصدرا است. ملائکه موجوداتی نورانی و مجرد هستند که شأنشان افاضه خیر است و انسان را به سوی سعادت فرامیخوانند. از نظر ملاصدرا ملائکه دارای اصناف گوناگونی هستند و هر دسته از آنان موظف به انجام وظیفهای میباشند که از سوی خداوند به آنان محول گشته است. در این میان، دستهای از ملائکه، عهدهدار ابلاغ پیام از عالم بالا به عالم مادی هستند. بحث از این دسته از ملائکه که واسطه میان عالم ملکوت و عالم مادی میباشند، با نظریه صدور و نیز سلسله طولی عقول و نحوه بر آمدن کثرت از وحدت، گره خورده است. اما در نهایت، وصول به نظر مختار ملاصدرا مبنی بر انطباق یا عدم انطباق عقول با ملائکهالله، سخت و یا به بیان بهتر غیرممکن مینماید.
خلاصه ماشینی:
"» 377 ملاصدرا نیز در بحث از تعداد ملائکه به دلایل نقلی تمسک جسته است و از میان اخبار و روایات به بیان نمونهای اکتفا کرده است: در روایات آمده است که انسانها یک دهم جنیان بوده و جن و انس یک دهم حیوانات خشکی و تمامی یک دهم فرشتگان آسمان دنیا و همه آنها یک دهم فرشتگان آسمان دوماند و بر همین ترتیب است تا برسد به فرشتگان آسمان هفتم، آنگاه همگان در برابر فرشتگان کرسی بسیار کم و ناچیز بوده و سپس همه اینها یک دهم فرشتگان یک پرده از سراپردههای عرشاند، که در ازای هر سراپرده آن ششصد هزار است و پهنا و طاق آن به اندازهای است که اگر تمامی آسمانها و زمینها و آنچه در آنها و بین آنها موجود است در برابر آن قرار دهی، چیزی بسیار کوچک است و در آن به اندازه گنجایش گامی نیست، جز آنکه فرشتهای در حال سجود و یا رکوع و یا برپا ایستاده در آنجاست و آنان را بانگ به تسبیح و تقدیس بلند است، سپس تمامی اینها در برابر فرشتگانی که در اطراف عرش الهی طواف مینمایند، مانند قطرهای است در دریا، که شمار آنان را جز خدا کسی نمیداند، این فرشتگان با فرشتگان لوح که پیروان اسرافیلاند و فرشتگانی که سپاهیان جبرئیلاند، تمامی شنوا و فرمانبردار امر الهی بوده و کوتاهی و سستی به خرج نمیدهند..."