چکیده:
مسئله جانشینی انسان که در آیه سیام سوره بقره مطرح شده، از مسائلی است که ذهن اندیشوران را به خود مشغول کرده است. نگارنده این نوشتار، در مقالهای تحت عنوان «خلافت انسان در قرآن» به این مسئله پرداخته و بر این باور بوده است که انسان جانشین و خلیفه خداست. از دیدگاه وی، توانایی انسان در دریافت حضوری اسما، دلیل انتخاب وی برای این مقام بوده است. نگارنده در آن نوشتار، معتقد بود که تمام انسانها بالقوه توانایی رسیدن به این مقام را دارند؛ اگرچه در مقام تحقق، گروه اندکی از ایشان به این مقام رسیدند. این مقاله، مورد نقد یکی از محققان حوزه علمیه قم قرار گرفته و بر اساس آن، اساسا مقامی بهعنوان خلیفهاللهی انسان در قرآن کریم مطرح نشده است. این نوشتار به بررسی آن مقاله انتقادی پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"مفهومشناسی خلافت ناقد محترم، در قسمت مفهومشناسی، این سخن را از نویسنده نقل و نقد میکند: «اما روشن است آنگاه که امر خلافت درباره انسان نسبت به خداوند قدیم و سرمدی به کار میرود، نباید این تعدد و تأخر زمانی میان خدا و خلیفه او تصور شود؛ بلکه چنانکه برخی محققان گفتهاند، آنچه در اینجا مورد تأکید است، تأخر کیفی است که مشتمل بر بالاترین مقامات ربانی و روحانی است و مقامی بالاتر از آن قابل تصور نیست.
» صرفنظر از ابهامی که بر این سخن سایه افکنده، گویی ناقد محترم اساسا منکر اصل نظریه جانشینی و خلافت انسان از خداوند است؛ این در حالی است که در روایاتی پرشمار، بر این مقام ـ دستکم برای پیامبران و امامان علیهمالسلام ـ تأکید شده است، بهعلاوه ظاهرا ناقد گرامی انتظار دارد که خلیفه خدا مانند خود خدا مالک و خالق زمین باشد که چنین اشکالی وارد کردهاند، در حالی که احدی از باورمندان به نظریه جانشینی انسان از خدا، چنین نگفتهاند.
Key words: vicegerency, divine names, perfect man, Imam (Imamate) A Glance at a Criticism; a Critique of the Article Entitled A Review of Assigning Man as God's Vicegerent according to the Qur’an Mohammad Hussein Faryab Abstract Assigning man as God's vicegerent which is referred to in the thirtieth verse of chapter two (the cow) is among the questions to which thinkers have devoted special attention."