خلاصه ماشینی:
"15 اگر چه جهانی شدن با افزایش فعالیتهای بخش خصوصی همراه است، اما در کشورهای در حال توسعه، بویژه با تکیه بر اقتصاد رانتی، نقش دولت بسیار تعیین کننده است و چون بیشتر سیاستگذاریهای عمومی دولت به افزایش تولید اقتصادی، فعالیت اجتماعی و مشارکت سیاسی نمیانجامد، امکان پیوستن به اقتصاد جهانی ضعیف است؛زیرا به هر حال، در بعد ملی پیشرفت و توسعه کشورهای در حال توسعه معمولا به دولت بستگی دارد و تأمین امکانات آموزشی و بهداشتی و بهبود معیشت مردم و نیز حمایت از حقوق شهروندان در گرو سیاستگذاریهای عمومی و در واقع از خروجیهای ساختار سیاسی نظام است.
23 نکته قابل توجه این است که فرایندهای محرومیتآفرینی در کشرهای در حال توسعه متفاوت است؛چنانکه، عواملی چون فقدان حداقل معیشت و خدمات عمومی در کشور هندوستان، نابرابری در پرو، درجه انسجام قومیتها در کامرون یا ساختار اقتصادی نامناسب در مکزیک، عوامل مؤثر در این فرایند شناخته شدهاند؛حتی در بیشتر کشورهای در حال توسعه، عدم ایجاد فرصتهای لازم برای آموزش و اشتغال، نبود تأمین حداقل معیشت، درجه ضعیف موقعیت زنان و فراهم نبودن شرایط مشارکت سیاسی معنیدار، بویژه در کشورهای منطقه خاورمیانه و کشورهای عربی منطقه، عواملی هستند که سبب افزایش فرایند محرومیت اجتماعی میشوند.
24 یکی دیگر از چالشهای کشورهای در حال توسعه که در واقع مشروعیت نظامهای سیاسی این کشورها را در داخل و خارج مورد تردید قرار داده است، نقض حقوق بشر و بروز جنگها و درگیریهای قومی و قبیلهای در بیشتر کشورهای منطقه جهان سوم است که سبب مداخلات بشر دوستانه سازمانها و نهادهای بین المللی و نیز دخالتهای مکرر ابر قدرتها در این کشورها، به بهانه حمایت از حقوق بشر و ترویج دموکراسی و کمک به صلح و امنیت بین المللی و تحدید حاکمیت داخلی این کشورها و بروز معضل امنیتی برای آنها شده است."