چکیده:
اگر ایجاد دگرگونی در جوامع با تکیه بر تغییر دیدگاهها و نگرشهای حاکمان و مردم، بحث اصلی جنگ نرم باشد؛ در آن صورت این جنگ، شیوهای نوین از فعل و انفعالهای دولتها برای سلطه، روی کشورهای مختلف را نمایش میدهد؛ زیرا سلطه و استیلا با تعاریفی از قدرت، بسط و توسعه یافته که قدرت را توانایی تمرکز، تنظیم یا هدایت رفتار میداند. جنگ نرم یک جنگ بدون خونریزی مبتنی بر راهکارهای اجتماعی و فرهنگی است؛ زیرا در فرایند آن، قدرتهای مهاجم از مرعوبسازی و ایجاد بحرانهای فرهنگی و اجتماعی بهرهگیری میکنند تا با یک شوک ذلتبار، قدرت و فرهنگ خود را بر جامعة هدف غالب کنند. در این جنگ، به مقدسات و اعتقادات فرهنگی جوامع حمله و فرهنگ غرب یا همان سبک زندگی آمریکایی از طرق مختلف به مردم جامعه القا میشود. در حقیقت در این جنگ به جای عملیات نظامی، بحرانهای اجتماعی و فرهنگی برای جامعة مورد نظر بهگونهای مهندسی میشود که برداشت ذهنی فرد از هنجارها، ارزشهای خود و جامعهاش، دچار تزلزل و بیثباتی شده، به راحتی آمادة پذیرش هر عقیدهای شود. به طور کلی در این جنگ تلاش میشود فرهنگ غربی به عنوان فرهنگ غالب جهانی، ترویج و از رشد و نمو فرهنگهای اصیل و قدرتمندی همچون فرهنگ اسلامی جلوگیری شود. استحاله، براندازی و بیثباتی از اهداف اصلی جنگ نرم است که دشمنان و طراحان این جنگ میکوشند با ابزار رسانهای و تبلیغاتی به آن دست یابند. در این نوشتار به بررسی مفهوم، اهداف، انگیزهها، شیوهها و ابزارهای اجتماعی و فرهنگی جنگ نرم پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
"ایجاد احساس ناتوانی در افراد جامعه به این صورت که آنها حق و ابزار تصمیمگیری در زمینههای گوناگون سیاسی و اجتماعی را در دست ندارند، ایجاد بیمعنایی و کاهش توان عمل آگاهانه و با بینش فرد به گونهای که شخص نمیداند به چه چیز باید اعتقاد داشته باشد - یعنی زمانی که حداقل معیارهای فردی برای تصمیمگیری مشخص نیست - از مهمترین راهکارهای سردمداران جنگ نرم برای تهی کردن فرد از خود واقعیاش است.
افراد دیگر هم که معمولا اکثر جامعه را تشکیل میدهند، تحت القائات بازیگران جنگ نرم، چون ناتوان از حل مشکلاتشان تصور میشوند، به منابع مرموز ماورایی روی آورده، زمینة گرایش آنها به عرفانها، ادیان کاذب و بخت و اقبال فراهم میشود(مرتن، 1376) طراحان جنگ نرم با استفاده از فنون مختلف تبلیغی، این راهکار را بیشتر برای جوانان جامعة هدف به کار میبرند.
با توجه به مطالبی که در این مقاله در مورد بسترهای اجتماعی و فرهنگی جنگ نرم ارائه شد، میتوان مهمترین تدابیری که ظرفیت یک نظام را برای مدیریت تهدیدهای فرهنگی، اجتماعی و امنیتی ارتقا میدهد، شامل موارد ذیل دانست: 1 افزایش بصیرت و آگاهی مردم و نخبگان برای شناخت دشمن، حفظ وحدت، پایداری و مقاومت، تحکیم ساخت داخلی نظام؛ تحکیم پایههای مذهبی و اعتقادی مردم؛ برنامهریزی و مدیریت توسعة فرهنگی؛ تلاش برای بالا بردن سواد رسانهای مردم؛ تلاش برای بالا بردن اعتماد مردم به رسانههای داخلی؛ افزایش کارامدی دولتی به منظور کاهش گسست بین خواستههای به حق مردم و خدمات دولتی؛ تدوین طرحهای جامع برای صیانت از سرمایههای اجتماعی؛ کاهش فساد و رفع تعارضات ساختاری؛ پیشبرد طرحهای توسعهای در مناطق محروم و مرزی در ابعاد مختلف برای از بین این موضوع نیازمند بحثی مستقل است و موارد اعلامی در حد اشارهای کوتاه میباشد."