خلاصه ماشینی:
"این کتاب مجموعهای از آراء دانشمندان مختلف دورۀ یونانی و یونانی مآبی،با ذکر نام آنها است و از اینرو،مأخذی مهم برای پژوهشگران تاریخ علم بهشمار میرود زیرا ارسطو تنها در مواردی اندک به مآخذ خود اشاره کرده و ثئوفراستوس نیز هرگز به مآخذ خود اشاره نکرده است.
ابن سینا همچنین به صراحت از آناکساگوراس انتقاد کرده و نیز گاهی اوقات همچون اخوان الصفاء(و احتمالا به واسطۀ رسالۀ آثار علوی آنان)بیآنکه از ثئوفراستوس نامی ببرد دیدگاههای او را گاه رد و گاه با نظرات ارسطو تلفیق کرده است.
این سهلان در الرسالة السنجریة فی کائنات العنصریة که در نیمۀ نخست سدۀ 6 ق به فارسی و برای ابو الحارث سنجر بن ملکشاه،سلطان بزرگ سلجوقی نوشته شده،بیشتر به الشفاء و دانشنامۀ علایی ابن سینا و نیز رسالۀ آثار علوی اسفزاری تکیه داشته است.
بهویژه پس از آنکه ابن سینا در فن پنجم از طبیعیات الشفاء مباحث آثار علوی و علم معادن را تحت عنوان المعادن و الآثار العلویة در کنار هم یاد کرد،دانشمندان بعدی نیز به پیروی از او مباحثی چون چگونگی پیدایش انواع معدنیات را،که به نظر آنان بر اثر انعقاد بخار در زیرزمین شکل میگرفت،در رسائل آثار علوی یا مبحث آثار علوی نوشتههای خود یاد کردند49.
از سوی دیگر مبحث طبقات مختلف هریک از عناصر چهارگانه (آتش،هوا،آب و خاک)که در متئورولوگیکای ارسطو به اختصار دربارۀ آن سخن گفته شده در رسالۀ آثار علوی اخوان الصفاء و پس از آن رسائل اسفزاری،ابن سهلان و مسعودی مروزی به تفصیل برگزار شدهاند درحالی که این مبحث در الشفاء ابن سینا از آثار علوی جدا شده و در فصل دوم از فن چهارم طبیعیات یاد شده است."