خلاصه ماشینی:
"در این باور هر ملتی ساختارفرهنگی و اجتماعی(گشتالت- tlatseG )خود را دارد کهبا ساختار فردی دیگر از فرهنگی دیگر لاجرم متفاوت استمان طور که جغرافیا و آب و هوای هر کشوری با محیطزیست فردی از کشور دیگر نیز متفاوت است و اصولا خوداین تفاوت جغرافیایی و آب و هوایی نیز به تفاوت ساختاری&%16723DMKG167G% آن بالیده و برآمدهاند نیز باز میگردد و به عبارتی هر تحلیلروانشناختی درباره آدمهای این داستان ناچار میباید ازبنیانهای فرنگی این اشخاص بیاغازد.
اماسخن این است که پیش نیاز هر نقد روانشناختی،باید نقدیبراساس مطالعات فرهنگی باشد زیرا میدانیم این رمان،اثریخاص است(همان قدری که نویسندهاش نیز است)و شبیههیچ رمان عاشقانه دیگری نیست شاید به این سبب که نهعشقی از جنس غربی را بازگو میکند و نه عشقی شرقی،بلکهعشقی را که بنیان تراژیکاش به سبب تضاد و تفاوت دو گونهجهان رخ میدهد.
اماسخن این است که پیش نیاز هر نقد روانشناختی،باید نقدیبراساس مطالعات فرهنگی باشد زیرا میدانیم این رمان،اثریخاص است(همان قدری که نویسندهاش نیز است)و شبیههیچ رمان عاشقانه دیگری نیست شاید به این سبب که نهعشقی از جنس غربی را بازگو میکند و نه عشقی شرقی،بلکهعشقی را که بنیان تراژیکاش به سبب تضاد و تفاوت دو گونهجهان رخ میدهد.
در این باور هر ملتی ساختارفرهنگی و اجتماعی(گشتالت- tlatseG )خود را دارد کهبا ساختار فردی دیگر از فرهنگی دیگر لاجرم متفاوت استمان طور که جغرافیا و آب و هوای هر کشوری با محیطزیست فردی از کشور دیگر نیز متفاوت است و اصولا خوداین تفاوت جغرافیایی و آب و هوایی نیز به تفاوت ساختاری&%16723DMKG167G% دامن میزند."