چکیده:
با توجه به بعد اجتکاعی مسکن،اصول(43 و 31)قانون اساسی مسئولیتهایی بر دوش دولت نهاده است؛از بعد اقتصادی نیز مالکیت مسکن از مؤلفههای توسعهء اقتصادی به شمار میآید.در این راستا دولت در برنامههای اول،دوم و سوم توسعهء اقتصادی ایران پس از انقلاب درصدد فراهم آوردن مسکن کافی یا متعارف برای شهروندان بوده است.بنابراین در این زمینه به راهبردهای اساسی،اهداف کمی و پیشبینی شده و ارزیابی کارنامهء پانزده سالهء بخش مسکن در طول سه برنامه و نیز دلایل مهم ناکامی در تحقق اهداف بخش مسکن در برنامههای اول و دوم میپردازیم و ثرمبخشی بخش مسکن در چهار سال نخست برنامه سوم را بررسی میکنیم.این بررسی نشان میدهد که میانگین تحقق اهداف کمی در طول برنامهء اول در بخش مسکن(مناطق شهری)65 درصد هدفهای پیشبینی شده بوده و در برنامهء دوم این میانگین به 66 درصد رسیده است.همچنین در چهار سال نخست برنامهء سوم به علت ثبات اقتصادی جامعه اهداف کمی بخش مسکن صد درصد تحقق یافته است.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین در این زمینه به راهبردهای اساسی،اهداف کمی و پیشبینی شده و ارزیابی کارنامهء پانزده سالهء بخش مسکن در طول سه برنامه و نیز دلایل مهم ناکامی در تحقق اهداف بخش مسکن در برنامههای اول و دوم میپردازیم و ثرمبخشی بخش مسکن در چهار سال نخست برنامه سوم را بررسی میکنیم.
3-4-بررسی و تحلیل ثمربخشی کارکرد بخش مسکن در چهار سال نخست برنامهء سوم تولید واحدهای مسکونی در راستای اهداف کمی بخش مسکن در سالهای 1379 تا 1382 موفقیتآمیز بوده و بخش بزرگی از این موفقیت در پرتو افزایش رشد اقتصادی با میانگین 6-5 درصد و همچنین افزایش نقدینگی به میزان 30-20 درصد به دست آمده است.
همچنین افزایش شکاف درآمدی به نابسامانی وضع مسکن گروههای کم درآمد و کاهش تقاضای مؤثر انجامیده است،به گونهای که میانگین تحقق اهداف در برنامهء اول توسعه در بخش مسکن(مناطق شهری)65% اهداف پیشبینی شده بوده و در برنامه دوم این میانگین به 66% رسیده اما در چهار سال نخست برنامهء سوم در پرتو ثبات اقتصادی یعنی ازایش رشد اقتصادی و همچنین افزایش نقدینگی به میزان 30-20 درصد در جامعه،اهداف کمی بخش مسکن صددرصد تحقق یافته است؛یعنی بر اثر فروش تراکم ساختمانی از سوی شهرداریها،بخش مسکن رونق چشمگیری داشته اما بر اثر شوک فروش تراکم،انبوهسازی به معنای برجسازی پدید آمده و پیامد آن به شکل دانتخواری و افزایش بهای زمین زمینخواری آشکار گشته است."