خلاصه ماشینی:
"برای نمونه، از آنجا که میخواهند نکتهای مثبت در کارنامه رضا شاه، بنیانگذار نخستین دانشگاه در ایران(دانشگاه تهران)نباشد، تأسیس دبیرستان دارالفنون در دوران امیرکبیر را که کاری بسیار ارزنده و تحسینبرانگیز در زمان خود بوده بعنوان تأسیس نخستین«دانشگاه»در ایران قلمداد میکنند؛یا اینکه برای بدنام کردن نخست وزیرانی چون حاج میرزا آقاسی و میرزا آقاخان نوری، «محاصره هرات»و«فتح هرات»به حساب ناصر الدین شاه، شاه ناآگاه قجر گذاشته میشود ولی ترک محاصره هرات و امضای قرارداد 1857 پاریس بعنوان کارهایی زیانبار، به ترتیب به پای آن دو سیاستمدار نوشته میشود و در مورد قرارداد پاریس، میرزا آقاخان نوری را با بیپروایی«خائن»میخوانند، بیتوجه به ا ین حقیقت که وی هنگامی تن به امضای قرارداد پاریس داده که اطمینان یافته بود حاکم دست نشاندهاش در هرات(سلطان احمد شاه بلوچ)به مفاد آن قرارداد مصلحتی و خواست بریتانیا بیاعتنا و همچنان به ایران وفادار خواهد ماند، که البته چنین نیز کرد و هرات تا سالها پس از قرارداد 1857 پاریس وابسته به ایران ماند تا آنکه بریتانیا دوست محمدخان فراری از هندوستان به کابل برگرداند و یاریش داد تا با ازمیان برداشتن حکومت سلطان احمد شاه در هرات، آن سرزمین را در سال 1863 از ایران جدا کند و به کشور ناپای افغانستان پیوند زند؛ 13 یا اینکه برای جلوگیری از خدشتهدار شدن پیشداوریهای منفی نسبت به صدر اعظم نوری، حتی اشارهای به موفقیت در راستای فلسفهپردازیهای شوم بعثی، ستیز با ایران و هرآنچه مربوط به هویت ایرانی است آغاز شد و کورش هخامنشی بیش از دیگر شخصیتهای تاریخی ایران آماج تهمت و دشنام قرار گرفت، آنهم به این بهانه که او بابل را گشوده و یهودیان را از بند بابلیان«عرب»!"