چکیده:
یکی از مهمترین روشهای مقابله با بزهکاری، کنترل اسباب و مقدمات جرم است. در آموزههای اسلامی، حرامشمردن یا جرمانگاشتن مواردی مانند تهیه ابزارآلات جرم، معاونت در جرایم، مشاغل منتهی به حرام یا جرم و امثال آنها، اقدامات پیشگیرانه از بزهکاری به شمار میآیند. قاعده سد ذرایع، وجوب مقدمه واجب و حرمت مقدمه حرام نیز در جهت پیشگیری وضعی از بزهکاری مورد بررسی قرار میگیرند. نوشتار حاضر ضمن بررسی دیدگاههای گوناگون فقهای اسلامی، تاکید دارد که در فقه همه مذاهب اسلامی بر ضرورت مقابله با زمینهها و اسباب جرم تاکید شده، ولی مبنای این امر در هرکدام از مذاهب متفاوت است. در نهایت به دلیل پرهیز از جرمانگاری افراطی و توسعه غیرمفید سیاهه جرایم، جرمدانستن همه مقدمات و اسباب جرم یا اکثر آنها به مصلحت نیست؛ ولی توصیه میشود با توجه به تاکید آموزههای اسلامی بر ضرورت کنترل اینگونه امور، تلاش لازم در جهت جرمانگاشتن موارد ضروری و استفاده از سازوکارهای غیرکیفری در سایر موارد صورت گیرد.
One of the most important ways to struggle against crimes is controlling causes and means of crime. In the Islamic teachings، procurement of instruments of crime، abettance، jobs which lead to unlawful things or crimes and the like are unlawful and this is among measures taken to prevent crimes. [In the present article] the rule of blocking the means، necessity of that which leads to a necessary and prohibition of that which leads to unlawful are studied in terms of preventing crimes. While discussing various views of the Muslim jurists، the present writing emphasize that in the jurisprudence of all Islamic schools، necessity of opposition to causes and grounds of crimes has been emphasized; but this is، in each school، based on a different foundation. Finally، it should be noted that in order to avoid extreme criminalization and useless expansion of the list of crimes، we do not seek to consider all or most causes and grounds of crimes as being crime; but، based on the emphasis the Islamic teachings put on necessity of controlling such cases، it is recommended that necessary attempts be made to consider certain cases as being crimes and to make uses of non-criminal mechanisms in other cases.
خلاصه ماشینی:
"گاهی برخی اقدامات مقدماتی به عنوان شرط تحقق جرم یا به عنوان زمینه و مقدمه ارتکاب آن ضروری است،اگرچه اعمال ذکر شده ممکن است فینفسه دارای مفسده نباشد یا اگر هم باشد در حدی نیست که لازم باشد با ضمانت اجرای کیفر به آن پاسخ داده شود؛ولی به منظور پیشگیری از تحقق جرم اصلی،نسبت به اینگونه اعمال نیز جرمانگاری به عمل میآید تا زمینه و فرصت ارتکاب جرایم مهم کاهش یابد و از این راه،هدف پیشگیری از جرایم حاصل شود.
بیش از تدوین لایحه جرایم و مجازاتها،نیازمند آن هستیم که عدهای متخصص مجرب بنشینند،لیستی از هنجارهای موجود و هنجارهای بازدارنده و مخصوصا لیست رفتارهایی که میبایست برای تضمین تحقق هنجارهای بالاتر،هنجار باشند؛ولی جامعه آنها را هنجار تلقی نمیکند،ارائه کنند و برای تحقق آنها و ایجاد حساسیت عمومی،نسبت به نقض آنها،بهترین روشهای غیرکیفری را ارائه کنند تا جامعه مجبور نباشد،هرجا قافیه به تنگ آمد به سراغ قانونگذاری کیفری و جرمانگاری برود؛بنابراین آنچه در این مقاله مورد تأکید قرار گرفت،عبارتانداز:اولا،مقابله با اسباب و ابزار جرایم ضرورت دارد و این مقابله با کاهش آمار بزهکاری،ارتباط مستقیم دارد؛ثانیا،در برخورد کیفری با زمینهها و اسباب و آلات جرم به حد اقلها اکتفا کنند و دامنه جرمانگاری را توسعه ندهند؛به گونهای که برخی فقهای بزرگ مانند امام خمینی،تحریم و جرمانگاشتن مقدمات و اسباب را منحصر به مواردی دانستند که جزء اخیر علت تامه باشد؛یعنی در واقع به نوعی عنصر مادی جرم را مدنظر داشتهاند؛ثالثا،در تحدید اسباب و ابزار جرم،بیشترین بهرهگیری از سیاست غیرکیفری صورت گیرد و نهایت اینکه فقهای تمامی مذاهب اسلامی به بیانهای گوناگون بر این نکته مهم در سیاست جنایی اسلام تأکید کنند و در اصل این موضوع اختلافنظری وجود ندارد."