خلاصه ماشینی:
"در چنین موقعی بود که هوشمندان و پیشوایان ملت ایران مانند امیرکبیر و میرزا حسینخان سپهسالار و شیخ هادی نجمآبادی و میرزا یوسف خاتن مستشار الدوله و میرزا علیخان امین الدوله و ملکم خان و طالبزاده و سید جمال الدین و نظایر آنان بنای انتقاد از اوضاع و ذکر لزوم اصلاحات را نهادند و افکار را بیان و بنان متنبه و اذهان را بیدار و راه را برای ظهور رهبران انقلاب باز کردند و نهضت مشروطیت ایران آغاز شد و اجتماعات و انقلابات در این ملک روی آورد و بیش از همه جا تهران و تبریز مرکز جوش و خروش ملیون واقع گردید تا اینکه مرحوم مظفر الدین شاه در چهاردهم جمادی الآخر سال 1324 هجری قمری فرمان مشروطیت را صادر کرد و ملیون نشاط و امیدواری پیدا نمودند و اولین مجلس ملی انعقاد یافت و مردم با دلگرمی منتظر نتایج اصول جدید حکومت گردیدند.
در خلال این احوال بود بهطوری که مذکور افتاد مجلس تازه بنیاد ایران به فرمان محمد علی شاه و به دست لیاخوف روسی فرمانده بریگاد قزاقخانه بمباران شد و بلافاصله مأمورین دولت استبداد در مرکز و شهرها به دستگیری و کشتار رهبران مشروطه دست زدند و در آذربایجان هم اقدامات شدید شروع گردید و قوایی از عشایر و سربازان مأمور سرکوبی شهر تبریز و ولایات شدند و ملاهای «اسلامیه»کار تبلیغات و تکفیر را شدت دادند تا اینکه در میان مجاهدین هیجانی تولید شد و همه اسلحه برداشتند و مقاومت کردند و جنگ بین آنان و سرباز و عشایر و استبدادیان که شهر را هر طرف استیلا کرده بودند درگرفت و سران مجاهدین مانند باقرخان از محله خیابان و ستارخان از محله امیر خیز در مقاومت دلیرانه اصرار ورزیدند و جنگ حدود بیست روز دوام یافت ولی قوام دولتی مدام زیادتر میشد و کنسولگری روس با تمام وسایل در سست کردن عزم ملیون میکوشید."