چکیده:
نهاد خانواده از ارکان حیاتی هر جامعهای بهشمار میآید. این نهاد، تغییرات گوناگونی را به لحاظ ساختاری در دورههای مختلف تجربه کرده است. هر جامعهای برای تنظیم و کنترل این نهاد حیاتی، میبایست شاخصهای الگویی را برای خود ترسیم کند تا بتواند در اوضاع و احوال متغیر اجتماعی، راه مناسب را برگزیند و شرایط و احوال اجتماعی خود را سامان بخشد. متون دینی ـ اسلامی منبعی غنی از معارفاند که توانایی راهبری برای رسیدن به این شاخصها را در اختیار دارند. در این مجال خواهان نزدیک شدن به الگوی مطلوب خانواده هستیم. به لحاظ روششناسی، از ادلة نقلی و عقلی سود جستهایم. مجموع ادلة نقلی و عقلی ما را به سمت شکل سومی از الگوی خانواده رهنمون میسازد؛ هر چند این الگوی به خانوادة هستهای نزدیکتر است.
Family represents the solid pillar of society. This institution has undergone different structural changes throughout the ages. Every society needs to set down typical indexes for itself in order to be able to choose the proper way، and organize its own social conditions in the changing circumstances. Religious-Islamic texts are replete with the information، through which one can have access to these indexes. This paper tries to have a probing look into the ideal family model. So، attempts have been made to find the rational and traditional evidence concerning this topic. All traditional and rational evidence urges us to follow the third family model although it is more or less similar to a nuclear family.
خلاصه ماشینی:
"مؤلفههای سنجشپذیر در دیدگاه اسلامی به رغم محدودیتهایی که این نوشتار با آنها روبهروست، قسمتی از مؤلفههای دیدگاه اسلامی را دربارة الگوی مطلوب خانواده در ادامه پیگیری خواهیم کرد؛ مؤلفههایی چون اصالت فرد و منفعت فردی و یا اصالت جمع و منفعت جمعی؛ مالکیت جمعی و یا مالکیت فردی؛ استقلال اقتصادی و یا عدم استقلال اقتصادی؛ پیوندهای زناشویی بر اساس پیوندهای خونی و عشیرهای و یا پیوندها بر اساس انتخاب فردی (شیوة انتخاب همسر)؛ روابط عاطفی فراوان بین اعضای خانواده، و یا روابط عاطفی کمتر؛ تعلق و وابستگی به روابط خویشاوندی و یا کاهش این تعلقات (صلة رحم)؛ کمیت ضرور خانواده؛ و هممکانی یا نومکانی.
بنابراین در دیدگاه اسلامی که اصالت جمع در کنار اصالت فرد پذیرفته شده است، هنگامی که این بحث هستیشناختی در لایة باورهای جامعهای مطرح شود، خانوادهای که در این جامعه قرار دارد، بر اساس چنین باوری سامان خواهد یافت.
325 حال باید دانست که دیدگاه اسلامی در این زمینه چیست؟ آیا مراد تألیف مخصوص بین زن و شوهر است؟ آیا ضرورت دارد که این تألیف زیر یک سقف باشد؟ بنای خانواده بر اساس محبت و اخلاق انسانی است؛ همانگونه که در قرآن نیز آمده است: «و از نشانههای او این است که برای شما از [جنس] خودتان همسرانی بیافرید تا بدیشان آرام گیرید.
پرسش دیگری که رخ مینمایاند این است: آیا علاوه بر والدین و فرزندان، حضور پدر و مادر والدین نیز ضرور است؟ اگر کسانی باشند که بر اساس ادلة وجوب صلة رحم حکم به ضرورت این امر بدهند، باید گفت وجوب صلة رحم که دربارة والدین و غیره مطرح شده است، با مکانیسمهایی که در دیدگاه اسلامی تعبیه شده است، لازم نیست که زوج و زوجه با والدین در زیر یک سقف زندگی کنند."